به اعتقاد اساتید شرکت کننده در سیزدهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، جناحبازی، باندبازی، خویشاوندگرایی، پارتیبازی به سدی در مقابل برقراری نظام شایستهسالار، تبدیل شده است و میزان مسائل اجتماعی حل نشده و وضعیت نیروهای اجتماعی، سهم بسزایی در فرسایش انسجام اجتماعی در سطح جامعه ایران خواهد داشت.
به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگو اسلامی ایرانی پیشرفت، سیزدهمین كنفرانس الگوی اسلامی ايرانی پيشرفت، باموضوع "چالشها و راهکارهای تحول کشور براساس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" از صبح امروز چهارشنبه 26 اردیبهشت در محل ساختمان مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهصورت حضوری و مجازی، آغاز به کار کرد، و تا روز پنج شنبه 27 اردیبهشت ادامه دارد.
اولین نشست این رویداد تحت عنوان "چالشهای سیاسی- اجتماعی پیشرفت ایران و راهکارهای تحول براساس سند الگو" با حضور صاحب نظران و صاحبان مقالات برتر، برگزار شد. هیات رییسه این نشست را دکتر محمدحسین پناهی رئیس اندیشکده امور اجتماعی جمعیت و نیروی انسانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر جلال درخشه عضو اندیشکده سیاست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام به عهده داشت. در این نشست نویسندگان ۵ مقاله ، نظرات خود را ارئه کردند که به آن اشاره خواهد شد:
شایسته سالاری شرط بقای توسعه پایداری
شهلا كاظمیپور عضو اندیشکده امور اجتماعی، جمعیت و نیروی انسانی و استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران ، سخنرانی خود را با عنوان " شایسته سالاری و انسجام اجتماعی در ایران با رویکرد نهادگرا" ارائه کرد و گفت: استمرار و پایداری حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه، در گرو انسجام و همبستگی بین اجزاء و عناصر سازنده ساختار اجتماعی است و این انسجام در فرایندی اجتماعی متولد میشود و محصول کنش عقلانی و مختارانه است.
وی یکی از عوامل اساسی تقویت انسجام اجتماعی در هر جامعه را نظام اداری و بوروکراسی مبتنی بر شایستهسالاری دانست و اظهار کرد: در کشورهای پیشرفته، نظام اداری به عنوان نماد نظم و قانون تأثیر فراوانی بر پیشبرد امور کشور و رسیدن به مقاصد حکومتها دارد. بوروکراسی در کشورهای در حال توسعه، هم میتواند نقش تسهیلکننده و مثبت در فرآیند توسعه داشته باشد و هم نفشی منفی و بازدارنده را در این زمینه بازی کند.
کاظمیپور ادامه داد: این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه، نظام بوروکراسی تصویری است از عدم شایستهسالاری و ناکارآمدی. سیستم مدیریتی و به جای آنکه مسیر توسعه را هموار سازد، خود به عنوان مانعی بر سر راه توسعه تبدیل شده است.
این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: در نظام مدیریتی جمهوری اسلامی ایران، علیرغم اشتیاق فراوان برای توسعه و پیشرفت، نهادینه شدن برخی موانع، مانند: جناحبازی، باندبازی، خویشاوندگرایی، پارتیبازی، فقدان روشهای قانونمند در نظام استخدام، فراهم نبودن بستر مناسب برای پرورش افراد شایسته و فقدان احزاب سیاسی کارآمد، به سدی در مقابل برقراری نظام شایستهسالار، تبدیل شده است.
وی با تاکید بر اینکه نظام اداری در کشور با نقطه ایدهآل و مطلوب، برای تحقق اصل شایستهسالاری فاصله زیادی دارد، یادآور شد: در برخی از کشورها حاكميت توانسته با اتخاذ مجموعهای از سیاستها در مدت نسبتاً كوتاهی كشور را به توسعه برساند که در ادبيات توسعه اين دولتها با عنوان دولتهای توسعهگرا خوانده میشوند.
حجیت سیاسی دینی، امر به معروف و دخالت در تعیین سرنوشت است.
دولت دینی و راهکار نظری در مشارکت سیاسی
دکتر علی آقاجانی عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز ، در روز نخست این کنفرانس ، سخنرانی خود را با عنوان "دولت دینی و راهکاری نظری در مشارکت سیاسی؛ رهیافتی قرآنی به نظریه مشارکت سیاسی حداکثری مشروط" به صورت مجازی آغاز کرد و با طرح این پرسش که در تفکر قرآنی چه رهیافتی از مشارکت سیاسی، رهیافت موجود یا مطلوب است، گفت: رهیافت مطلوب قرآن در زمینه دولت دینی به رهیافتی که میتوان آنرا کارگزارانه و «حداکثری مشروط» نامید، نزدیکتر است که در حدوث و بقای دولت دینی شرطیت دارد.
وی تاکید کرد: حجیت عقد سیاسی میان حاکم و مردم، مشارکت سیاسی فعال به مثابه امر به معروف و نهی از منکر و دخالت در تعیین سرنوشت، حق انتخابگری و گزینش عمومی مردم، خلافت نوعیه مشککه از خداوند در راستای حق مشارکت و حق وانهادن حکومت به شایستگان به مثابه امانت از ارکان رهیافت مشارکت سیاسی «حداکثری مشروط» (واکارگزارانه) است.
مشاركت سياسي و چالشهای انسجام اجتماعی
مقاله دیگری تحت عنوان "وضعیت مشاركت سياسي و چالشهای انسجام اجتماعی در ايران" نیز توسط دکتر احمد غیاثوند عضو اندیشکده امور اجتماعی؛ جمعیت و نیروی انسانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شد . در این مقاله ؛ وضعیت مشاركت سياسي و چالشهای انسجام اجتماعی در ايران" مورد بحث قرار داد وانسجام اجتماعی Social Solidarity را يكی از عوامل مهم و مؤثر بر نظم اجتماعی دانست و اظهار کرد: از این رو انسجام اجتماعی و مشاركت به عنوان مؤلفههای اساسی سرمایه اجتماعی و نیز به عنوان سازوکار برای مشارکت حمایتی و یا اعتراضی موجب گذار به نظم سیاسی نوین میشود.
وی با بیان اینکه يافتههای این مقاله حاصل پیمایشهای ملی در حوزه "ارزشها و نگرشهای ایرانیان" در موج اول (1381)، دوم (1382)، سوم (1395) و چهارم (1402) است، یادآور شد: بر اساس دادههای این مقاله، تحلیل مشارکت سیاسی و زمینههای تأثیرگذاری بر آن، از یک سو تداوم نظام سیاسی را به همراه دارد و در مقابل از سوی دیگر، بستری برای وقوع ناآرامیهای اخیر و حاشیهای شدن نیروهای سیاسی و اجتماعی را فراهم آورد، به نحوی که انسجام ملی و اجتماعی کشور را تحتالشعاع خود قرار داده است.
غیاثوند خاطر نشان کرد: مرور تاریخی مشارکت سیاسی در ایران، بیانگر آن است که وضعیت فراز و فرود مشارکت رسمی و غیررسمی همواره نقشی پارادوکسیکال داشته و جامعه ایران را با چالشهای اجتماعی مختلف مواجه ساخته است.
به گفته این هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی واکاوی چالشهای انسجام اجتماعی ایران متأثر از شرایط نهادی، ساختاری و عاملیتی ذهنی و عینی جامعه ایران در قالب دو رفتار فعال یا منفعل و نیز دو نوع موقعیت رسمی یا غیررسمی قابل تحلیل است. بنابراین در کنار کاهش مشارکت سیاسی، وضعیت میزان اعتماد سیاسی، میزان مسائل اجتماعی حل نشده و وضعیت نیروهای اجتماعی، سهم بسزایی در فرسایش انسجام اجتماعی در سطح جامعه ایران خواهد داشت.
پیشنهاد هایی برای ماندگاری مغزها در کشور
دکترمحمدرضا فلاح دانشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم انسانی و هنر، دانشگاه حضرت معصومه (س) و سرکار خانم دکتر سیمین فاضل دهکردی دکتری مدیریت دانشگاه تهران نیز با ارائه مقاله خود با عنوان "چالش فرار مغزها و راهکارهای مدیریت مهاجرت نخبگان" یادآور شد: بر اساس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، جامعه بستر مشاركت برای برآوردن نيازها و شكوفايی استعدادها است، که به بينش، گرايش، منش، توانش و كنش ارادی افراد جهت میدهد و از آنان، به ويژه نخبگان، اثر میپذیرد.
خانم دکتر سیمین فاضل دهکردی خاطر نشان کرد: نتایج این تحقیق نشان میدهد که عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و علمی عوامل اصلی مهاجرت است و سیاستگذاران میتوانند با شناخت و درک عوامل مؤثر در فرار مغزها و راهکارها و استراتژیهای حفظ نخبگان، در جهت ایجاد فضایی توانمندتر تلاش کنند.
فلاح مشاركت گسترده نخبگان در امور اساسی كشور، هدايت ظرفيت علمی و فناوری به سوی رفع نيازها و حل مسائل اساسی جامعه، ارتقای متوازن و جامع آگاهیها و توانمندیها و تعاملات گسترده در عرصه ملي و بینالمللی را از راهکارهای تشویق نخبگان به ماندن و مشارکت در پیشرفت علمی کشور دانست.
دلایل ناپایداری توسعه در ایران
دکتر موسی عنبری دانشیار گروه توسعه اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به مقاله خود با عنوان "نابرابریهای فضایی (شکافهای شهری ـ روستایی) چالش اصلی ناپایداری توسعه در ایران" اظهار کرد: نابرابریهای میان مناطق محروم (مرزی یا غیرمرزی) و مناطق برخوردار از توسعه و شکافهای شهری- روستایی، مهمترین مصداق نابرابریهای فضایی و منطقهای به شمار میروند.
عنبری تاکید کرد: ارزیابی عملکرد نظام برنامهریزی فضایی در کشور نشان میدهد این نظام با نوعی رویکرد بخشی و غیرآمایشی، با تأکید بر دو محور تمرکزگرایی و شهرگرایی، بر نابرابری و فاصله میان مناطق پیرامونی و مناطق مرکزی کشور از یک سو و مناطق شهری و روستایی از سوی دیگر افزوده است.
این دانشیار دانشگاه تهران یادآور شد: طی چهار دهه اخیر در کشور، نوعی شهرنشینی روزافزون، بیرویه و گاهی ناموزون به ضرر پایداری و تعادل جمعیت در مناطق شهری کوچک و مناطق روستایی اتفاق افتاده که لزوماً با توسعه متوازن منطقهای همراه نبوده است. شهرهای بزرگ جاذب جمعیت کار در حاشیه خود بودهاند که با خود نوعی زندگی توأم با فقر را در بخشهای حاشیهای و روستایی ایجاد کرده است.
وی با تاکید بر اینکه طی این سالها، با وجود کاهش معنادار فقر مطلق در جامعه، هنوز بار فقر همچنان بر دوش روستاییان، یادآور شد: دادههای کلان در کشور نشان میدهد که نابرابری فضایی در مناطق کشور وجود دارد اما هر جا که پیوندهای شهری- روستایی برقرار و تقویت شده است، نابرابریهای منطقهای و شهری- روستایی کاهش یافته است.
در پایان نشست به سوالات مطروحه از جانب شرکت کنندگان پاسخ داده شد و هیات رییسه جمع بندی خود را از مطالب مطرح شده ارایه کرد.