رئيس انديشكده
سردار سرلشکر دکتر مصطفی ایزدی
سرپرست دبيرخانه انديشكده
دکتر سعید حاجی ناصری
تعريف عنوان انديشكده
به طور سنتي امنيت قلمرو استراتژي و قدرت است. در همين راستا، تمركز بر موضوعاتي از قبيل «دفاع از دولت سرزميني»، «قدرت نظامي و مادي» و «محاسبة ابزاري» در لباس «مطالعات استراتژيك» در عصر پس از جنگ جهاني دوم، به حدي مسلط گرديد كه در اغلب مواقع، انديشيدن در زمينة امنيت براساس هر چارچوب ديگر، دشوار بهنظر ميآمد. مبنا و درونمایه مطالعات استراتژیک، استراتژی ـ هنر توزیع و بهکارگیری ابزار نظامی برای برآورده کردن مقاصد سیاسی، يا هنر دیالکتیک دو ارادة متضاد سیاسی که برای حل اختلاف از زور استفاده میشود ـ است كه با دستیابی اتحاد جماهیر شوروی به سلاحهای هستهای و رقابت این کشور با آمریکا، به شکوفایی رسید. با وقوع رویدادهایی همچون جنگ ویتنام، جنگهای آزادیبخش و منازعات منطقهای، مطالعات استراتژیک به بازنگری در خود پرداخت و با قرار دادن منازعات منطقهای در چارچوب جنگهای نیابتی، و جنگهای آزادیبخش در چارچوب نظریههای شورش و ضدشورش، تلاش نمود نقاط ضعف تحلیلی خود را مرتفع نماید. اما موضوعات و رخدادهایی چون تنشزدایی، وابستگی متقابل اقتصادی، فقر در جهان سوم، محیط زیستگرایی، تحریم نفتی کشورهای عربی علیه غرب و در نهایت فروپاشی نظام شوروی موجب شد تا بنیاد مطالعات استراتژیک ـ دولتمحوری در مرجع امنیت و نظامیمحوری در موضوع امنیت ـ تضعیف شود. علاوه بر اين از دهة 1990، دولتمحوري، مفروضات خردگرايانه در مورد كارگزاري و كنش، و بينشهاي تنگنظرانة ماديگرايانه در مورد ساختار و قدرت، همه و همه در معرض انتقادات گسترده قرار گرفتهاند. همين طور، ضرورت وسعت بخشيدن به دستور كار تحليلي و روششناختي مطالعات امنيتي، و در عين حال، گسترش دامنة اين دستور كار به موضوعات هويت، امنيت انساني، امنيت زيستمحيطي، و انبوهي از موضوعات ديگر، زمينة بروز بحثها و مناظرههاي نظري و سياسي متنوع و پرشور را فراهم آورده است.
واژة امنيت، مفهومي است كه در گوهر آن مناقشه است و بهدليل پيچيدگي موضوع، وجود دامنة مشترك بين مفهوم امنيت و مفهوم قدرت، عدم پايداری هويتی در تعريف خودی/ غيرخودی و حفظ ابهام از طرف سياستگذاران دولتها در مفهوم واقعی امنيت بهمنظور توجيه اقدامات نظامي، امنيتی و سياسی در راستای تامين امنيت، درك عميق و مورد اجماعي از امنيت وجود ندارد، اما در مجموع، میتوان از تعاریف ارائه شده دربارة امنیت، نقاط مشترک زير را برداشت نمود:
۱ـ امنیت یک ارزش است و اغلب ارزشی برای رسیدن به سایر ارزشها میباشد.
۲ـ امنیت همیشه در حال تغییر است و در درجات مختلف وجود خواهد داشت. برخی از ملتها یا افراد به دلایل گوناگون خود را بیشتر از سایرین امن احساس میکنند. میزان تهدید یا خطر، تعداد ارزشهایی که باید حمایت شوند، و انتظارات از آینده ممکن است متفاوت باشند.
۳ـ امنیت نه فقط نگرانی دربارة حفاظت از ارزشهایی است که قبلا به دست آورده شدهاند، بلکه مربوط به انتظارات ما در مورد ارزشهای آینده نیز میشود.
۴ـ امنیت به حداقل رسانیدن خطر یا تهدید را در بر میگیرد. این تهدیدها نه فقط از نوع سنتی و نظامی هستند، بلکه تهدیدهای جدید غیرنظامی نسبت به رفاه ملی نیز در نظر گرفته میشوند.
دفاع عبارت است از وسيله، قابليت و ظرفيت حفظ ارزشهاي كمياب و حياتي در مقابل حمله و تهديدهاي بالقوه. دفاع در وهلة نخست موضوعي است كه به دولتها و اتحادها در مقاومت آنها در مقابل تهاجم فيزيكي از خارج از طريق افزايش هزينهها براي حملهكننده، بهنحوي كه اقدام آن را به شكست بكشاند، مربوط ميشود. در برخي موارد، دفاع در امتداد بازدارندگي قرار ميگيرد، حملهكننده چنان تحت تاثير توانايي و ارادة مدافع بالقوه قرار ميگيرد كه به حمله مبادرت نميكند. در واقع، امنيت در يك جامعه به ميزان زيادي با ظرفيتها و توانمنديهاي دفاعي يك كشور در مواجهه با تهديدها و آسيبپذيريهاي درونزا و برونزا ارتباط دارد. بر همين اساس، مفهوم قدرت، عنصر محوري در امنيت يك جامعه و بيشينهسازي قابليت دفاعي محسوب ميشود. مطالعه ساخت قدرت ملي جامعه، به لحاظ منبع(درونزا و برونزا) ماهيت( سخت، نرم و مركب) و ابعاد(نظامي، سياسي، اقتصادي،اجتماعي، هويتي، معرفتي) و تدوين راهبرد تقويت و استحكام ساخت قدرت ملي، مهمترين محور در امنيت جامعه و ارتقاء توان دفاعي محسوب ميشود.
تعريف قلمروي موضوعي انديشكده
قلمرو موضوعي انديشكده مبتني بر چهار پرسش اساسي زير است:
الف- امنيت چيست؟ اهميت تعريف امنيت از آن جهت است كه كنشها، سياستگذاريها، دكترين و راهبردهاي امنيتي هر جامعهاي منوط به چيستي امنيت در آن جامعه دارد. علاوه بر اين پاسخ به اين پرسش، ارتباط وثيقي با پرداختن به فلسفة آگاهي و بهويژه مسائل مرتبط با مباني هستيشناسي، انسانشناسي و معرفتشناسي دارد. به عبارت ديگر، متناسب با مباني هستيشناسي، معرفت شناسي و انسانشناختي، تعريف امنيت در هر جامعهاي متفاوت است. بنابر اين، يكي از حوزههاي كاري انديشكده، تعريف امنيت بر اساس مباني هستيشناسي، انسانشناسي و معرفتشناسي جامعة اسلامي ـ ايراني است.
ب- امنيت چه كسي؟ دومين گام مهم در بررسي امنيت، مرجع امنيت است. مرجع امنيت چيزي است كه تهديد وجودي آن را هدف قرار داده است و به لحاظ موجوديتش در معرض تهديد بقا است. مرجع امنيت شامل چيزي ميشود كه براي حفظ بقاي آن ميتوان به تدابير اضطراري متوسل شد. اگر مرجع امنيت وجود نداشته باشد نه هيچ تهديدي ميتواند مطرح باشد و نه بحثي از امنيت ميتواند در ميان باشد، چرا كه بدون وجود چيزي كه بايد ايمن گردد، اين مفهوم بيمعناست. در تحليل خودمان بايد به روشني بگوييم كه چه چيزهايي را مرجع امنيت ميشناسيم.
ج- مسئله امنيتي چيست؟ پس از تعيين معناي امنيت و مرجع امنيت، گام بعدي اين است كه بايد بپرسيم كه براي آن مرجع خاص امنيت، چه چيزي يك مسئله امنيتي است. پاسخگويي به اين پرسش متضمن تحليل روندهايي است كه فهرست تهديدها از طريق آنها ساخته ميشود. بهعبارت ديگر، چه كسي تعيين ميكند كه كدام يك از ارزشهاي گرانقدر يك مرجع امنيت، توسط چه چيزي يا چه كسي در معرض تهديد قرار دارد؟ هر جامعهاي با مجموعة خاص و بيمانندي از اولويتهاي امنيتي دست به عمل ميزند.
تهدید تمهیدی است که کنشگران با توسل به آن میکوشند با هدف دستیابی به نتایج و اهداف مطلوب و تغییر رفتار طرف مقابل، به ارزشهای حیاتی وی آسیب برسانند. كنشگران بر اساس شناخت آسيبپذيريها و ارزشهاي حياتي كنشگر هدف، تهديدها را طرحريزي و سازماندهي ميكنند. تهدید پیوند تنگاتنگی با قدرت دارد. براي مثال، اگر قدرت برحسب توانمنديهاي نظامي تعريف شود، ارزش محوري در تهديدها، مولفههاي مرتبط با قدرت نظامي خواهد بود. اگر قدرت بر حسب قابليتها و ظرفيتهاي نرم تعريف شود، تهديدات و منازعات ميان جوامع نيز ماهيتي نرمافزاري به خود ميگيرد.
علاوه بر اين، تفکیک بین تهدیدها و آسیبپذیریها موضوع مهمي در حوزة امنیت و دفاع است. سیاست امنیت ملی میتواند روی مسائل داخلی متمرکز بوده و در پی کاهش آسیبپذیریهای خود باشد، یا حالت تمرکز روی خارج داشته و درصدد کاهش تهدید خارجی از طریق منابع باشد. آسیبپذیری وجه داخلی ناامنی و تهدیدها وجه خارجی آن است. بنابراین هرچه یک دولت با توجه به عوامل تاثیرگذار داخلی ضعیفتر باشد، در نتیجه از آسیبپذیری بیشتری برخوردار است. این مساله در افزایش تهدیدها علیه آن دولت نیز کاملاً تاثیر مستقیم دارد. در واقع آسیبپذیری ممتد داخلی در نتیجه ضعفهای درونی، موجب افزایش کیفیت و کمیت تهدیدهای بیرونی نیز میگردد. تعامل بیش از اندازه آسیبپذیریهای درونی با تهدیدهای بیرونی در دولتهای ضعیف به جایی خواهد رسید که عملا ًنمیتوان مرز چندان دقیقی میان دو حوزه آسیبپذیریها و تهدیدها قائل شد. ضمن اینکه این تعامل باعث میگردد بسیاری از آسیبپذیریها تبدیل به تهدیدهای ملی گردند؛ ولی توانمندی ملی و برخورداری از یک دولت قوی باعث میگردد، بسیاری از آسیبپذیریها از فرصت کمی برای نمود یافتن برخوردار شوند و از سوی دیگر تهدیدهای بیرونی نیز تا حدود زیادی با توجه به قدرت درونی مورد جذب و هضم قرار گیرند.
د- چگونه ميتوان به امنيت دست يافت؟استراتژي طرحي براي پيوند زدن ميان واقعيتهاي امروز و آيندة مطلوب را فراهم ميسازد. استراتژي يك جمعبندي منظم از مجموعة منابع، مفاهيم و اهداف با ميزان قابل قبولي از خطرپذيري براي مطلوبتر كردن نتايج تحولات آينده از آن چه ممكن است. اگر نتايج تحولات به شانس و يا به تصميم ديگران گذارده شود، استراتژي يك ارزيابي درخصوص چگونگي بهكارگيري منابع براي حصول نتايج مورد نظر در يك محيط استراتژيك خاص در طي زمان ميباشد. در سطح دولت استراتژي عبارت است از استفاده از انرژي خاص قدرت به منطور نيل به اهداف سياسي دولت از طريق همكاري يا رقابت با ديگر بازيگراني است كه منافع ـ احياناً تعارضآميز ـ خودشان را پيگيري ميكنند.
فرض زيربنايي استراتژي از يك چشمانداز ملي اين است كه همة دولتها و كنشگران غيردولتي داراي منافعي هستند كه با حداكثر توانمندي خود درصدد تحقق آن هستند. منافع، اهداف مورد خواست دولتهاست كه برحسب بقا، رفاه اقتصادي، ايجاد نظم جهاني مطلوب و ارتقاء ارزشهاي ملي دستهبندي ميشوند. منافع خاص دولتها از ارزشهاي ملي منشعب ميشوند و اين دستهبنديهاي گسترده منافع نشان ميدهند كه ارزشها در محيط استراتژيك هميشه ايفاي نقش مينمايند. در نتيجه منافع ميتوانند به طور خاصتر در چارچوب شرايط و موضوعات ويژهاي بيان شوند. عوامل قدرت، منابع خامِ در دسترسِ حكومت به منظور ارتقاء يا توسعه منافع دولت ميباشد. بنابراين منابع از طريق بهرهگيري از ابزارهاي قدرت حاصل شده از آنان مورد استفاده قرار ميگيرند. استراتژي اساساً دربارة انتخابهاست؛ بازتاب دهندة اولويتها براي وضعيت و شرايط آينده است و نيز تعيين ميكند چگونه به بهترين وجه به اين وضعيت مطلوب رسيد. براي اين منظور استراتژي با رقيبان، متحدان و ديگر بازيگران روبرو خواهد شد. استراتژي ذاتاً فراگير است؛ هدف نخستين آن ايجاد تأثير مطلوب بر محيط پيچيده و پيشبيني نشده از طريق ارائه شيوهاي براي كاربرد عقلاني قدرت براي دستيابي به مقاصد، خطمشيها و اهداف دولت ميباشد.
تشريح حوزه كاربردي و مخاطبان انديشكده
- دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي
- وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح
- ستاد كل نيروهاي مسلح (دانشگاه عالي دفاع ملي، مركز تحقيقات راهبرد دفاعي، دانشگاهها و ساير مراكز تحقيقاتي نيروهاي مسلح)
- وزارت اطلاعات
- وزارت كشور
- شوراي عالي امنيت ملي
- وزارت امور خارجه
- وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات
- شوراي عالي فضاي مجازي
تشريح ارتباط موضوعي انديشكده با ديگر انديشكدهها
عنوان اندیشکده مرتبط |
نوع و موضوع ارتباط |
مباني |
مباني و اصول امنيت اسلامي ايراني، امنيت معرفتي |
قضا |
امنيت قضايي، امنيت حقوقي |
اقتصاد |
امنيت اقتصادي، پدافند غيرعامل |
امور اجتماعي، جمعیت و نیروی انسانی |
امنيت اجتماعي، امنيت انساني، امنيت فردي |
سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی |
ديپلماسي دفاعي |
اندیشکده آب، محیط زیست، امنیت غذايی و منابع طبیعی |
امنيت غذايي، امنيت زيستمحيطي، ملاحظات امنيتي هيدروپليتيك، پدافند غيرعامل |
فرهنگ |
امنيت فرهنگي، پدافند غيرعامل |
رسانه و ارتباطات |
امنيت مجازي، جنگ شبكهاي، جنگ مجازي، جنگ اطلاعاتي، جنگ اطلاعاتي استراتژيك، جنگ نرم، جنگ رسانهاي، پدافند غيرعامل |
اخلاق |
امنيت اخلاقي |
آمایش بنیادین |
ملاحظات امنيتي در آمايش سرزميني، آمايش جمعيتي، آمايش تاسيسات زيربنايي و نظامي، پدافند غيرعامل |
معنويت |
فرهنگ ايثار و شهادت |
مسجد |
بسيج، ارتش بيست ميليوني |
چرخه نوآوري |
فناوريهاي نظامي |