استاد دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی دانشگاه اصفهان گفت : هستۀ ایران مرکزی، جرم مضاعف و منظومۀ تمدنی ایران را تبلور داده و خرده مدنیت‌های متنوع فرهنگی در مدار این منظومۀ سیاره‌ای قرار داشته و مجموعۀ منظومۀ تمدنی ایران را با خصیصه‌ای آیینه‌ای بوجود می‌آورند.

به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، محمدحسین رامشت ، اظهار داشت: مکان به عنوان ارزش محسوس نقش رکینی در ایجاد فضا به عهده دارد و البته فضا قلمرویی چندبعدی است که موقعیت نسبی، ماندگاری‌های زمانی و جهت پدیده‌ها، در آن منعکس است. بستر اصلی طرح هویت مکانی یعنی همان خصیصه‌ای که با حافظۀ تاریخی طبیعی زمانی مکان‌ها به شدت در ارتباط است با چنین مفهومی گره خورده و در یک سرزمین، بوجود آورندۀ متن جغرافیایی (Geographical text) در آن فضا است.

وی افزود: به عبارت دیگر، چشم‌‌اندازهای سرزمینی، متون نانوشتۀ جغرافیایی هستند که می‌توان آنها را متنی مکانی در نظر گرفت، لذا با توجه به تنوعی که در طبیعت وجود دارد، با متون جغرافیایی متعددی روبرو هستیم که هرکدام ویژگی‌های تاریخی و فرایندهای جاری آن قلمرو را تعریف می‌کنند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر این که ایران سرزمین متکثری است که تنوع و تفاوت‌های سرزمینی، سبب بسترسازی تبلور سیستم‌های اجتماعی و فرهنگی متعدد و متفاوت، از هردینگ‌های روان مدنی (کوچنده‌ها) و جنگل‌نشینی تا هردینگ‌های روستایی و شهری در قلمرو مدنیت گرم و سرد را در برگرفته و همین امر برخلاف انتظار معمول پایداری فرهنگی این سرزمین را در طول تاریخ تضمین نموده است، تصریح کرد:با این وصف پرسش اصلی در مقولۀ پایداری فرهنگی یک جمع متکثر با فرهنگ‌ها، زبان‌ها، اقوام و نحله‌های گوناگون فکری، هنوز مطرح است و در این مجال سعی بر آن است که با تمسک به اصل تنوع در اکولوژی محیطی، چرایی و چگونگی شکل گرفتن این واحد نیوتونی تبیین گردد.

وی که با  مقاله «هویت مکانی و نقش آن در تبلور هستۀ مدنی ایران» در چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت حضور پیدا کرده است، با اشاره به محتوای مقاله اش افزود :این مقاله که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است فسعی دارد با اتکا به تحلیلی سینماتیک بر اساس اصول تعریف شده برتالنفی، علل کلی این تفاوت‌های اجتماعی به ظاهر افتراق‌آمیز را در چهارچوب نظریۀ ورف در قالب متون جغرافیایی فضا بیان دارد.

 این استاد دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی دانشگاه اصفهان،  به برخی از نتایح حاصل از این تحقیق اشاره کرد و گفت: اگرچه هر تکثر و تنوع می‌تواند عامل افتراق و جدایی باشد و اصولاً تفاوت‌ها، افتراق‌آفرین و تفکیک‌کننده هستند ولی همیشه چنین نیست و هویت‌های مشترک مکانی سبب ایجاد فضایی ترامتنی می‌شود که در قالب کلی واحد، سینرژی اجتماعی را شکل می‌دهد.

 وی ادامه داد : از دیگر سو ، حافظۀ تاریخ طبیعی در ایران مرکزی فضای بینامتنی از الومتری یخ و سطح مدنی شهری و روستایی تعریف می‌کند که بستر مشترک هویت مکانی آنهاست.

محمدحسین رامشت اظهار کرد: هستۀ ایران مرکزی، جرم مضاعف و منظومۀ تمدنی ایران را تبلور داده و خرده مدنیت‌های متنوع فرهنگی در مدار این منظومۀ سیاره‌ای قرار داشته و مجموعۀ منظومۀ تمدنی ایران را با خصیصه‌ای آیینه‌ای بوجود می‌آورند.

ایرانی بودن الگو

در خصوص ايرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه كه دوستان گفتند؛ كه خوب، شرایط تاريخى، شرایط جغرافيایى، شرایط فرهنگى، شرایط اقليمى، شرایط جغرافياى سياسى در تشكيل اين الگو تأثير می‌گذارد - كه قطعاً اينها درست است - اين نكته هم مطرح است كه  طراحان آن، متفكران ايرانى هستند؛ اين كاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ايرانى؛ يعنى ما نمی‌خواهيم اين را از ديگران بگيريم؛ ما می‌خواهيم آنچه را كه خودمان لازم می‌دانيم، مصلحت كشورمان می‌دانيم، آينده‌مان را می‌توانيم با آن تصوير و ترسيم كنيم، اين را در يك قالبى بريزيم. بنابراين، اين الگو ايرانى است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی

 شکوفایی تمدن نوین اسلامی ایرانی

ملت ايران با همه دستاوردها، تجارب و عبرت‌های ارزشمند خود، رسالتی ملی، انسانی و اسلامی بر عهده دارد. اين ملت در گام دوم انقلاب اسلامی و در عصر پيشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی، شناختی و نيز تحولات بينشی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی بين‌المللی، وظيفه دارد، توانمندی‌‌ها و ظرفيت‌های تمدنی ايران و اسلام را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی، برای نيل به تمدن نوين اسلامی ‌ايرانی، شکوفا سازد و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود، به خدمت درآورد. همزمان، موظف است که، توانمندی خويش را برای التيام آلام مسلمانان و مردم جهان و دستيابی ايشان به سعادت، تقديم دارد.

دستيابی به اين هدف، با «پيشرفت» در عرصه‌های فکر، علم، معنويت و زندگی، فراهم می‌شود که متفاوت از توسعه به معنی غربی آن، عبارت است از: «تکامل و تعالی پيوسته و پويای شئون و ساحات گوناگون حيات بشر بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی، در مسير ظهور استعداد‌های فطری انسان‌ها». اين پيشرفت به الگويي جامع و بلندمدت نياز دارد تا مسير و مقصد آن را معين و تحولاتش را هدايت کند.

برگرفته از: مقدمه پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

Back to top