رئيس انديشكده

دكتر محمدحسين پناهي

- مدیر مسئول دوفصلنامه دانش بومی ایران
- عضو هیأت تحریریه فصلنامه مطالعات اجتماعی - روانشناختی زنان
- سردبیر فصلنامه علوم اجتماعی
- عضو هیأت تحریریه فصلنامه فرهنگ در دانشگاه اسلامی
- عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

دبير انديشكده

دکتر احمد غیاثوند

اعضای اندیشکده

ردیف

نام و نام خانوادگی

1 جناب آقای دکتر محمدحسین پناهی

2

جناب آقای دکتر عبدالحسین کلانتری

3

جناب آقای دکتر مسعود گلچین

4

جناب آقای دکتر سیدمحمد میرسندسی

5

جناب آقای دکتر احمد غیاثوند

6

سرکار خانم دکتر فاطمه جواهری

7

سرکار خانم دکتر سهیلا صادقی فسایی

8

سرکار خانم دکتر شهلا کاظمی پور

9

سرکار خانم دکتر سوسن باستانی

تعريف عنوان انديشكده

بي ترديد جامعه ايران در ابعاد مختلف در حال تغيير و دگرگوني است؛ به گونه‌اي كه نظم سنتي جامعه ايران در چند دهه اخير رو به تغيير نهاده و در حال مدرن شدن پيش مي‌رود. در این میان می توان به مواردی چون: تغییرات شاخص‌های جمعیتی، ترکیب طبقات و اقشار اجتماعی، ميزان شهرنشيني، گسترش آموزش عالي، ورود زنان به عرصه اجتماع، وضعیت طبقات پایین و آسیب پذیر جامعه، مسائل و انحرافات اجتماعی، ترکیب نیروهای انسانی، جواني جمعيت، وضعیت اقوام مخلتف، وضعیت گذران اوقات فراغت، و ... اشاره کرد، که همه از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند.

در اين ميان فهم و توصيف این دگرگوني ها و درك خطوط اصلي این تحولات در حوزه های مختلف جامعه يكي از مهمترین وظايف صاحبنظران و اصحاب علوم اجتماعي است. در واقع با توجه به شرايط فرهنگي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي رو به تحول جامعه ايران، سازماندهي امور كشور نيازمند الگوست كه هم مبتني بر پیشرفت و نيز  متناسب با ساختار بومی و ديني جامعه باشد؛ یعنی باید منجر به بهبود وضع موجود شود، و هم با مقتضیات فرهنگ اجتماعي جامعه و مختصات آن همسو و هم‌جهت باشد.

اين تحولات به نوبه خود چالش ها و مسائل مختلفي را به همراه داشته و دارد، كه فلسفه تأسيس انديشكده «امور اجتماعي، جمعيت و نيروي انساني» در اين راستاست. از سويي با عنايت به تعريف انديشكده به «اتاق فكر»، در صد پيوند علم و دانش با حوزه سياست‌گذاري اجتماعي هستيم تا بتوان راهبردهاي مقتضي را در اين خصوص تهيه و تدوين نمود. بنابراين عمده كاركرد اين انديشكده كمك به توسعه و پيشرفت اجتماعي جامعه ايران در ابعاد و سطوح مختلف مي‌باشد.

در واقع انديشكده امور اجتماعي، جمعيت و نيروي انساني  هسته‌اي مركزي و كانوني براي گردهم آمدن اساتيد، پژوهشگران و مسئولان امور اجتماعي كشور در قالب يك اتاق فكر است، تا بتوانند بحث و گفتگوي آزاد، منطقي و علمي را از طريق همكاري و همفكري مستمر و پيوسته در موضوعات اجتماعي و جمعيتي پيش‌ ببرند، و در نهايت با بررسی وضع موجود، وضع مطلوب، سیاست ها و برنامه های موجود، و راهکارهای تحقق اهداف، دست به تدوين سند جامع امور اجتماعي كشور بپردازند.

در راستاي انجام اين كار، داشتن جهت‌گيري تاريخي نسبت به موضوعات اجتماعي از منظر توجه به فرهنگ ديني و ايراني براي كمك به تحليل جامع تر و کامل تر از جامعه مهم به نظر مي‌رسد؛ در عين اينكه بررسي تجربي و بهره‌مندي از نتايج كمي و كيفي مطالعات اجتماعي درك ما را از تحولات حاضر روشن مي‌سازد. همچنین بهره‌مندي از نظريه، تجربيات و داشتن ديدگاه تطبيقي با ديگر كشورهاي همسايه، مسلمان و غربي جايگاه و اهميت پرداخت بدين مسائل و تحولات را بهتر مشخص خواهد ساخت.

تعريف قلمروي موضوعي انديشكده

در زمينه تعريف قلمرو موضوعي، اين انديشكده بر حسب موضوع رشته‌هاي دانشگاهي قابل تقسيم به دو بخش اساسي «امور اجتماعي» و «امور جمعيتي» است كه در قالب مجموعه علوم اجتماعي قابل مطالعه است.

چنانچه بخواهيم از منظر جامعه‌شناسي به تفاوت امور اجتماعي با امور جامعه، تأملي داشته باشيم مي‌توان گفت: تاريخ تفكر اجتماعي تمايز مفهومي مشخصي را بين جامعه و اجتماع نشان نمي‌دهد (ويليامز 1977، فريزبي و ساير 1986). اين عدم تمايز مفهومي بين جامعه و اجتماع در ميان متفكرين اجتماعي ادامه دارد تا اينكه با اوج چهار فرايند صنعتي شدن، شهرنشيني، خردورزي و ديوان‌سالاري (بوروكراتيزاسيون) به تدريج مفاهيمي نظير جامعه بازاري، جامعه مدني، جامعه سياسي، جامعه عادل و غيره در آثار متفكراني نظير هابز، لاك، هگل و ديگران ظاهر گشت. به هر صورت با تشديد تفكيك اجتماعي و تقسيم كار اجتماعي در اثر چهار فرايند فوق‌الذكر، بتدريج دو مفهوم جامعه و اجتماعي در تقابل با يكديگر قرار گرفتند. اين تقابل در نظريه تونيس و ساير نظريه‌هاي دو قطبي متبلور شد. بر اين اساس گمين‌شافت (Gemeeinschaft) و گزل‌شافت (Gesellschaft) به معناي اجتماع (Community) و جامعه (Society) از ابداعات فريناندتونيس است.

حدود اواسط قرن بيستم، برخي از جامعه‌شناسان در صدد برآمدند تا دو مفهوم اجتماع و جامعه را در تقابل با يكديگر نبينند؛ بلكه اولي را به عنوان زير مجموعه‌اي از دومي بدانند. از نگاه اين جامعه‌شناسان اجتماع يك بعد اساسي جامعه امروز است (پارسونز و همكاران 1976، گلدنبرگ 1987، باري وبركويتز 1988، مونچ 1988، آلكساندر 1988، فارارو 1989، و غيره) به نظر اين گروه از جامعه‌شناسان پايه پيش عقلاني نظم اجتماعي در جامعه مدرن عاطفه است و روابط گرم و دوستانه و انجمني در كنار ساير روابط اجتماعي در جامعه جاري و ساري است (به نقل از چلبي، 1375). در اين مطالعه مراد از امور اجتماعي پذيرفتن برداشت اخير است.

در بحث از امور جمعيتي مي‌توان گفت: جعيت‌‌شناسي علمي است كه جمعيت‌هاي بزرگ در حال تغيير انساني را به لحاظ حجم، توزيع و تركيب، تغييرات در حجم و توزيع و تركيب، و عوامل اين تغييرات ـ شامل باروري، مرگ و مير و مهاجرت ـ را مطالعه مي‌كند. اين تعريف، با كمي اختلاف، تعريفي است كه هاوزر و دانكن از جمعيت‌شناسي مي‌دهند (Hauser and Duncan, 1969: 2). بنابراين جمعيت شناسي علمي است كه به مطالعه ساختمان و تحول و حركات جمعيت در زمان و مكان مي‌پردازد. پس اين رشته داراي چهار زمينه اصلي است: حجم جمعيت، توزيع جمعيت، تركيب جمعيت، حركات جمعیت.

در مجموع از بررسي حاصل مي‌توان نتيجه گرفت: انديشكده امور اجتماعي، جمعيت و نيروي انساني داراي دو قلمرو اساسي است:

 الف) قلمرو امور اجتماعي: اين بخش داراي دو محور امور كنش اجتماعي و ساختار اجتماعي مي‌باشد. همچنين ابعادي مختلف اين بخش شامل سبك زندگي، كيفيت زندگي، سرمايه اجتماعي، آموزش و توسعه شهروندي، خردورزي و عقلانيت جمعي، رفتارهاي اجتماعي، ارتباطات اجتماعی، هويت اجتماعي، زنان، جوانان، كودكان و نوجوانان، سالمندان، اقوام، طبقات اجتماعي و قشربندي سازمان‌هاي اجتماعي، آسيب‌هاي و انحرافات اجتماعي هستند.

ب) قلمرو امور جمعيتي: در زمينه بخش جمعيتي دو محور جمعيت و نيروي انساني از هم تفكيك شده كه داراي ابعادي از قبيل؛ حجم جمعيت، حركات جمعيت، تركيب جمعيت، توزيع جمعيت، وضع فعاليت، وضعيت اشتغال و بيكاري مي‌باشد.

تشريح حوزه كاربردي و مخاطبان انديشكده

ـ وزارت ورزش و جوانان

ـ وزارت كار و امور اجتماعي

ـ سازمان امور زنان و خانواده  رياست جمهوري

ـ معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران

ـ معاونت اجتماعي نيروي انتظامي

ـ سازمان بهزیستی کشور

ـ معاونت امور اجتماعي و شوراهاي وزارت كشور

ـ مركز منطقه‌اي مطالعات و پژوهش‌هاي جمعيتي آسيا و اقيانوسيه

ـ شوراي عالي انقلاب فرهنگي

ـ انجمن جامعه‌شناسي ايران

ـ انجمن جمعيت‌شناسي ايران

ـ انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات

تشريح ارتباط موضوعي انديشكده با ديگر انديشكده‌ها

 

عنوان اندیشکده مرتبط

نوع و موضوع ارتباط

فرهنگ

يك جامعه از عناصري چون؛ فرهنگ، ساختار اجتماعي، نهادهاي اجتماعي و كنش‌هاي اجتماعي تشكيل شده است. پس فرهنگ يكي از اين عناصر مهم مي‌باشد.

خانواده

خانواده به عنوان يكي از نهادهاي اجتماعي محسوب مي‌شود.

معنويت، مسجد و امور عبادي، مباني و فقه

دين جزء فرهنگ يك جامعه به حساب مي‌آيد. و در مباحث جامعه‌شناختي، تلاقي امور ديني و اجتماعي در قالب جامعه‌شناسي دين قابل مطالعه است.

اقتصاد

مباحث اقتصادي نقطه مقابل مباحث جامعه‌شناسي است؛ در آن حوزه ما توليد كالا و سودآوري را داريم و در اين حوزه توليد هنجار، ارزش و تعهد اجتماعي را داريم.

عدالت

عدالت به نوبه خود در يك بستر و فضاي اجتماعي معنا پيدا مي‌كند. بنابراين مطالعه عدالت اجتماعي بحث مهم و قابل توجهي است.

سلامت و تأمين اجتماعي

بحث تأمين اجتماعي يكي از مؤلفه‌هاي كيفيت زندگي و نيز از ابعاد توسعه اجتماعي است.

سياست

تاثير نيروهاي اجتماعي بر سياست از مباحث اساسي جامعه‌شناسي سياسي محسوب مي‌شود.

تربيت

امور تربيتي و اجتماعي‌شدن نيز در ارتباط با اين انديشكده معنا پيدا مي‌كند.

رسانه و ارتباطات

پرداختن به امور رسانه و ارتباطات در زير مجموعه علوم اجتماعي قرار دارد.

 

ایرانی بودن الگو

در خصوص ايرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه كه دوستان گفتند؛ كه خوب، شرایط تاريخى، شرایط جغرافيایى، شرایط فرهنگى، شرایط اقليمى، شرایط جغرافياى سياسى در تشكيل اين الگو تأثير می‌گذارد - كه قطعاً اينها درست است - اين نكته هم مطرح است كه  طراحان آن، متفكران ايرانى هستند؛ اين كاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ايرانى؛ يعنى ما نمی‌خواهيم اين را از ديگران بگيريم؛ ما می‌خواهيم آنچه را كه خودمان لازم می‌دانيم، مصلحت كشورمان می‌دانيم، آينده‌مان را می‌توانيم با آن تصوير و ترسيم كنيم، اين را در يك قالبى بريزيم. بنابراين، اين الگو ايرانى است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی

 شکوفایی تمدن نوین اسلامی ایرانی

ملت ايران با همه دستاوردها، تجارب و عبرت‌های ارزشمند خود، رسالتی ملی، انسانی و اسلامی بر عهده دارد. اين ملت در گام دوم انقلاب اسلامی و در عصر پيشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی، شناختی و نيز تحولات بينشی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی بين‌المللی، وظيفه دارد، توانمندی‌‌ها و ظرفيت‌های تمدنی ايران و اسلام را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی، برای نيل به تمدن نوين اسلامی ‌ايرانی، شکوفا سازد و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود، به خدمت درآورد. همزمان، موظف است که، توانمندی خويش را برای التيام آلام مسلمانان و مردم جهان و دستيابی ايشان به سعادت، تقديم دارد.

دستيابی به اين هدف، با «پيشرفت» در عرصه‌های فکر، علم، معنويت و زندگی، فراهم می‌شود که متفاوت از توسعه به معنی غربی آن، عبارت است از: «تکامل و تعالی پيوسته و پويای شئون و ساحات گوناگون حيات بشر بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی، در مسير ظهور استعداد‌های فطری انسان‌ها». اين پيشرفت به الگويي جامع و بلندمدت نياز دارد تا مسير و مقصد آن را معين و تحولاتش را هدايت کند.

برگرفته از: مقدمه پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

Back to top