عضو محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه فرمودند: به نظر من با توجه به محتوای بیانیه و سند الگو، بین این دو رابطه متقابلی وجود دارد و فرهیختگانی که می خواهند سند الگو را تنظیم کنند باید با توجه به بیانیه گام دوم این کار را انجام دهند و نمی توانند فارغ از محتوای بیانیه عمل کنند و دست آخر پس از لحاظ بیانیه و تنظیم سند الگو، باید برگردند و ابهامات بیانیه را برطرف و آن را برای اجرایی شدن نزدیک کنند. 

آنچه مهم است پرداختن به محتوای بیانیه است؛ آنهم نه اینکه مثلاً رهبر معظم انقلاب بر استقلال و استفاده از ظرفیت داخل تأکید کرده اند حالا ما فقط بیاییم شروع کنیم در عظمت استقلال و استفاده از ظرفیت داخل سخن بگویم یا احیاناً یک سند  قرآنی و روایی پیدا کنیم؛ به نظر من این کار ها شده است. این آن مطلبی بود که من آنجا گفتم. 

به نظر من الان باید فرهیختگان و صاحبان اندیشه فارغ از هیاهو و فارغ از برخی احساس ها مثلاً استقلال را دقیقاً تفسیر کنند. به عنوان مثال الان کشور ما درگیر بحث پیوستن یا نپیوستن به این سند می باشد. عده ای موافق و عده ای مخالف اند. و این دو، گاه همدیگر را به یک سری مسائل متهم می کنند که شاید دور از اخلاق باشد. 

دلیل این نزاع این است که: ما با یک حفره های نظری و تئوریک مواجهیم که این ها را دقیق بررسی نکرده ایم. اینکه چه حرکتی موافق استقلال است جای بحث است و اینکه اگر استقلال کشور با منافع اقتصادی کشور نا همسو بود چه باید کرد؟ و سوالاتی از این دست. این بحث ها دیگر جایش در خیابان و امثال ذلک نیست. 

این استاد فقیه و محقق ارجمند در ادامه در قالب مثالی دقت و اهمیت بالای سند الگو را چنین بیان فرمودند: الان همین سند الگو که حدود 10 صفحه است ؛ اسناد پشتیبان آن بالای ده هزار صفحه است، صدها پژوهشگر روی آن کار کرده و هزاران ساعت فکر پشتوانه آن می باشد. مثلاً راجع به بند 41 از بخش تدابیرِ سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت " اعتلای منزلت و حقوق زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی و فرصت های عادلانه آنان و تأکید بر نقش مادری" بیش از یک سال است که محققین بحث کرده اند و افکار مختلف حتی اسناد سایر کشورها را هم دیده اند و نهایتا اولا بر اساس اقتضائات اسلام و ثانیا بر اساس اقتضائات ایران این بخش از سند تنظیم شده است.  

حضرت استاد در ادامه عنوان کردند: به عنوان مثال راجع به نقش زن، ما با یک اندیشه مواجه نیستیم. از طرفی تفکر فمنیست های رادیکال را داریم و از سویی – حتی میان آنان که از درون شریعت و به نام دین حرف می زنند اختلاف دیدگاه داریم – هم کسانی را داریم که سپردن یک وزارت خانه یا یک پست در حدّ فرمانداری را، از باب ولایت می دانند و چون ولایت زن را دارای اشکال می بینند اعتراض می کنند. و هم متفکرانی داریم که بر اساس اسناد و ادله ای تا حدّ مرجعیت را برای زن جایز  می دانند. (که به نظر من نباید جسارت و بی احترامی کرد).   

بالاخره آیا کشور باید همین طور بماند ؟ این استخوان لای زخم بماند؟ 

خب کشور که نمی تواند این طور باشد. کشور باید به یک سندی برسد که آن سند همیشه حرف  آخر و فصل الخطاب باشد.

بیانیه گام دوم می تواند چراغی باشد برای تنظیم اسناد و اسناد می تواند بندهای بیانیه را به طور شفاف در یک نظام آرام علمی تبیین و به اجرا نزدیک کند. این است رابطه متقابل بین سند الگوی پیشرفت و بیانیه گام دوم.