مقدمه
ساختار سازمانی، مشخص کننده چگونگی تخصیص وظایف، نحوه قرار گرفتن افراد در پستهای مختلف سازمانی، جریان گزارش دهی در درون سازمان و الگوی تعامل و هماهنگی بین واحدهای مختلف در جهت استفاده از امکانات سازمان است. ساختار سازمانی از داراي سه بعد است که عبارت است از:
- تمرکز: میزان قرار گرفتن اختیار تصمیمگیری در یک نقطه
- رسمیت: مقررات، دستورالعملها و روشها (هرچه سازمان بزرگتر شود سطح رسمیت افزایش مییابد)
- پیچیدگی: حدود تفکیک در درون سازمان: افقی (تقسیم کار بین واحدها)، عمودی (تعداد سطوح سلسلهمراتب) و پراکندگی جغرافیایی
در ادامه با نگاه به این سه بعد، تلاش خواهد شد تا انتظارات و توقعات مورد نظر از ساختار مرکز روشن گردد. قبل از ورود به بحث باید چیستی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، مشخص شود تا ماهیت فعالیت مرکز روشن گردد. مقام معظم رهبری به خوبی به تبیین چیستی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت پرداخته اند. با مطالعه بیانات ایشان، ماهیت و جایگاه این الگو مشخص خواهد شد. ایشان در دومین نشست اندیشه های راهبردی چنین فرمودند:
«وقتى ميگوييم الگوى ايرانى-اسلامى، يعنى يك نقشهى جامع. بدون نقشهى جامع، دچار سردرگمى خواهيم شد؛ اين الگو، نقشهى جامع است؛ به ما ميگويد كه به كدام طرف، به كدام سمت، براى كدام هدف داريم حركت ميكنيم. وضعيت مطلوب بايد تصوير شود و چگونگى رسيدن از وضع موجود به آن وضع مطلوب هم بايستى بيان شود ... اين، يك سند بالادستى خواهد بود نسبت به همهى اسناد برنامهاى كشور و چشمانداز كشور و سياستگذارىهاى كشور. يعنى حتّى چشماندازهاى بيستساله و دهساله كه در آينده تدوين خواهد شد، بايد بر اساس اين الگو تدوين شود؛ سياستگذارىهايى كه خواهد شد -سياستهاى كلان كشور- بايد از اين الگو پيروى كند و در درون اين الگو بگنجد».
شاخصهای مد نظر در طراحی ساختار مرکز
با توجه به ماهیت کاملاً جدید و بدیع مرکز نه تنها در سطح کشور و بلکه در سطح بینالملل، طراحی ساختار ویژه برای آن از اهمیت خاصی برخوردار میگردد. قبل از اقدام به طراحی ساختار لازم است شاخصهای ساختار بهینه و مطلوب برای مرکز، استخراج و تدوین گردد. مقام معظم رهبری، اشارات مفیدی راجع به سازکار تدوین الگو داشته اند که میتوان رهنمودهای روشنی را از آنها در تعریف و تعیین چگونگی طراحی تشکیلات مرکز و عملکرد آن به دست آورد. این رهنمودها عبارت است از:
الف- تشکیل حلقههای فکری و علمی
«ممكن است دربارهى همين مسئلهى الگوى اسلامى-ايرانى براى پيشرفت، ده و شايد دهها گردهمايى و نشست لازم باشد. ممكن است دهها حلقهى علمى لازم باشد كه در دانشگاههاى مختلف تشكيل شود. ممكن است صدها نفر از فرزانگان و نخبگان و دانشمندان ما كه ترجيح ميدهند كار شخصى بكنند -اهل كار جمعى نيستند- آماده باشند در خانههاى خودشان مطالعه كنند؛ از اينها بايستى استفاده شود. حلقههاى فكرى تشكيل شود، دانشگاهها و حوزهها با اين مسئله درگير شوند، تا اينكه بتوانيم انشاءاللَّه اين را به نقطهى مطلوب خودش برسانيم».
ب- استفاده از ظرفیتهای کشور
«این کار، کار یک مجموعه خاص و محدود نیست؛ کاری است که باید همه ظرفیت نخبگانی کشور به میدان بیاید. مدلسازى و الگوسازى، كار خود شماست؛ يعنى كار نخبگان ماست. در تحقيقات دانشگاهى بايد دنبالش بروند، بحث كنند و در نهايت مدل پيشرفت را براى ايران اسلامى، براى اين جغرافيا، با اين تاريخ، با اين ملت، با اين امكانات، با اين آرمانها ترسيم و تعيين كنند ... من ميخواهم بگويم مجموعهى دانشگاهى كشور ما، مجموعهى نخبگان كشور ما -هم حوزه و دانشگاه- يكى از بزرگترين كارهاشان بايد اين باشد كه نقشهى جامع پيشرفت كشور را بر اساس مبانى اسلام تنظيم كنند» (بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد 1386/02/25).
ج- ارائه پشتیبانی به نخبگان
«ما از آن مركز توقع نخواهيم كرد كه اين كار را او انجام دهد؛ بلكه توقع خواهيم كرد كه او اين حركت عظيم نخبگانى در كشور را زير نظر بگيرد، از آنها خبر بگيرد، به آنها كمك كند، پشتيبانىهاى گوناگون بكند؛ جورى باشد كه اين حركت متوقف نشود. البته عرض كرديم؛ لازم است يك كانون مركزى و ستادى به وجود بيايد و انشاءاللَّه به وجود خواهد آمد. بنابراين امشب كار ما با شما تمام نميشود. يعنى اين مسئله، مسئلهاى نيست كه توى اين جلسه شروع شده باشد و توى اين جلسه تمام شود؛ اين انشاءاللَّه ادامه پيدا خواهد كرد. البته جمع هاى گوناگونى خواهند بود؛ يعنى افراد فراوانى هستند، شخصيتهاى مختلفى هستند».
د- نظریهپردازی و ایدهپردازی
«شما كه در دانشگاهيد، فعاليت شما فعاليت دانشگاهى است؛ بايد درس بخوانيد، تحقيق كنيد، به فكر نظريهسازى باشيد. الگو گرفتن بىقيد و شرط از نظريهپردازهاى غربى و شيوهى ترجمهگرايى را غلط و خطرناك بدانيد. ما در زمينهى علوم انسانى احتياج داريم به نظريهسازى. بسيارى از حوادث دنيا حتّى در زمينههاى اقتصادى و سياسى و غيره، محكومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانى است؛ در جامعهشناسى، در روانشناسى، در فلسفه؛ آنها هستند كه شاخصها را مشخص ميكنند» (بيانات در دیدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى شيراز 1387/02/14).
«کارهای بزرگ از ایدهپردازی آغاز می شود. این ایدهپردازی، کاری نیست که در اتاقهای دربسته و در خلأ انجام بگیرد» (بيانات در دیدار دانشجويان دانشگاه فردوسی مشهد 1386/02/25).
هـ- گفتمانسازی در دو سطح نخبگان و عموم جامعه (علیالخصوص در زمینه ایجاد حس استقلال)
«هدف دومى كه ما از تشكيل اين جلسه داشتهايم، اين است كه يك فرهنگ و يك گفتمان، اول در ميان نخبگان و به تبع آن در سطح عموم جامعه به وجود بيايد. همين حرفهايى كه شما امشب بيان كرديد، وقتى در سطح جامعه منتشر شود، ذهن نخبگان و سپس ذهن عموم مردم را به يك سمت اساسى سوق خواهد داد؛ انديشيدن در مورد الگوى توسعه و مدل حركت به سمت جلو، احساس اينكه بايد در اين زمينه، مستقل باشيم و روى پاى خودمان بايستيم، عيوب وابستگى و تكيه كردن به الگوهاى بيگانه گسترش خواهد يافت. ما امروز به اين احتياج داريم. متأسفانه جامعهى نخبگانى ما هنوز در بخشهاى مهمى از اين مسئله به يك نتيجهى صحيح و درست نرسيدهاند؛ كه اين بايد اتفاق بيفتد و به حول و قوهى الهى اتفاق خواهد افتاد».
و- پرهیز از انحصارگرایی
«بايد جائى باشد كه اين حركت را در انحصار نگيرد».
بررسی اساسنامه مرکز نشان میدهد وظایف مرکز در سه وظیفه عمده الف- تحقیق و توسعه تفکر، تحقیق و نظریهپردازی، ب- گفتمانسازی و ج- تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، خلاصه شده که مشروح آن به شرح ذیل است:
الف- تعمیق و توسعه تفکر، تحقیق و نظریهپردازی
مسئله شناسی
تقسیم کار ملی در حوزه پژوهشهای مورد نیاز
ایجاد حلقه ها و کانونهای تفکر
پیگیری تشکیل نشست های علمی
برقراری ارتباط و تبادل نظر بینالمللی
ارزیابی آثار علمی و تقدیر از آنان
ب- گفتمانسازی
استفاده از ظرفیت رسانه ملی
تسهیل حضور جوانان در عرصه تفکر
تعمیق آگاهی های جوانان
طرح مباحث پیشرفت در سطح جامعه و مراکز علمی
ج- طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
کسب نظرهاي تخصصی صاحبنظران
شناسایی و گردآوری تحقیقات مرتبط
بهرهبرداری از نتایج تحقیقات مرتبط
ایجاد شبکه فراگیر الگو
تدوین پیشنویس الگو
ارزیابی وضعیت موجود
آینده پژوهی پیشرفت کشور
لذا مسئلهشناسی یا نیازسنجی پژوهشی، جزء اولین فعالیتهایی است که باید مرکز انجام دهد تا پيرو آن براي رفع آنها مراکز علمی کشور، امکانات خود را بسیج كنند. همچنین، به منظور تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، مهمترین اقداماتی که مرکز باید انجام دهد تهیه اطلاعات، ایجاد ارتباطات و تقویت انگیزههای دانشمندان و نخبگان در ایدهپردازی و نظریهپردازی است.
یکی از سؤالات اساسی درباره فعالیت مرکز، این است که چگونه میتوان منابع و ظرفیت های کل کشور را به منظور تدوین الگوی پیشرفت به کار گرفت؟ مبتنی بر پاسخ به این سؤال است که خطوط اصلی حاکم بر نحوه طراحی ساختار روشن خواهد شد. مرکز باید بتواند به صورت افقی از ظرفیتهای موجود نهادهای علمی کشور بهرهبرداری كند. باید تأکید كرد که راهبری خلق فکر، بینش و انگیزش در حوزه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در سطح ملی بر عهده این مرکز است و هدف مرکز، تصدیگری در امور پژوهشی کشور نیست.
در طراحی این ساختار جهت دستیابی به ایده های جدید میتوان راهکارهای مختلفی مانند طراحی ساختار بدون معاونت، تشکیل کمیته هایی همچون گروههای آموزشی در دانشگاهها و الگوبرداری از ساختارهای موجود دانشگاهها، پژوهشگاه ها، انجمنهای علمی، سازمانهای مردمنهاد، مجلس شورای اسلامی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی را مطمح نظر قرار داد. حلقهها یا اندیشکدههای علمی بنا بر تنوع موضوعات علمی مورد نیاز الگو در مرکز تشکیل خواهند شد. از اقتضائات فعالیت تیمهای علمی داخلی، استقلال علمی آنان، وجود نظام سلسلهمراتب ضعیف و فضایی به دور از بوروکراسی های رایج است.
همچون نظام پردازش در رایانه ها باید برای مدیریت دو جریان در این نظام برنامه ریزی كرد؛ یکی جریان دادهها و دیگری دستورالعمل تحلیل دادهها. دستورالعملها و ضوابط عمدتاً از ناحیه ریاست مرکز به مجموعه های زیر نظر ابلاغ میگردد ولی مرکز، نیازمند معاونتها یا دفاتری است که جریان داده و اطلاعات را نیز پشتیبانی و مدیریت كند. پیشنهاد اولیه این است که به اندیشکدهها یا حلقه های علمی تدوین الگو حداقل از دو جهت، تغذیه اطلاعاتی صورت بگیرد. لذا باید دید طراحی این فرآیند و هماهنگی این جریان به چه شیوه ای خواهد بود.
جهتگیریهای اساسی در تولید فکر و تأیید و تصویب ایده ها در اندیشکدهها یا حلقه های علمی مرکز صورت میپذیرد. دیگر بخشهای مرکز به پشتیبانی و ایجاد بستر و در نهایت پردازش و غنی نمودن این ایده ها میپردازند. به عبارتی، انتظار این است که حلقههای علمی، مغز خلاق مجموعه و بخشهای دیگر، مغز تحلیلگر و پشتیبان باشند. استفاده از طرحهای شبکهای و خطوط افقی انتقال اطلاعات بین اجزای درونی مرکز و همچنین با نهادهای بیرونی میتواند به افزایش کارآمدی فعالیتها کمک مؤثری نماید. بررسی محتوای علمی همایشها، نشستها، نشریات، منابع علمی و حتی اقدام مرکز به برگزاری این محفل ها و نشستهای تصمیمساز به منظور جمعبندی نظرها پیشنهاد میشود.
هر سازمانی مرزهای نسبتاً مشخصی دارد که از طریق آن، اعضای خود را از غیر، جدا ميكند. چنین مرزهایی از طریق انعقاد قرارداد بین سازمان و اعضا مشخص میشود. انعطافپذیری این مرز و خطوط تمایز بین سازمان و دیگران از اصول حاکم بر طراحی ساختار مرکز است. این مرکز بايد امکان دریافت نظرهاي علمی هر دانشمندی را درباره روش یا محتوای تدوین الگو فراهم كند. فیالمثل، مرکز باید بتواند فرآیندهای گستردهای چون فرآیند دلفی را در سطح ملی، اجرا و هدایت كند؛ روشهایی که سعی دارند ضمن پوشش طیف وسیعی از متخصصان، از طریق فرآیندهای ساختاریافته و اجماع بین متخصصان و غلبه بر تفکر گروهگرایانه به ایدههای خلاقانه دست یابند. باید بتوان دانش موجود در نزد دانشمندان و فرهیختگان کشور را گردآوری و پالایش كرد. طراحی شبکه های مجازی یکی از بدیل های این امر است. لیکن استفاده از این روش، چه بازتابی در تشکیلات مرکز دارد؟ چه قالب تشکیلاتی میتواند به امر مدیریت و راهبری تدوین الگو از طریق ابزارهای مجازی بپردازد؟ نظام بازخورد نظرها چگونه است؟
با مطالعه و غور در مبانی نظری موجود در علم مدیریت، مد نظر قرار دادن رهنمودهای مقام معظم رهبری (که در قبل به آن اشاره شد) و دریافت نظرها و انتظارات ریاست محترم مرکز از چگونگی کارکرد و خروجی ساختار آتی مرکز، شاخصهای زیر، کشف و استخراج شد. هر گونه طرحی که به عنوان تشکیلات مرکز پیشنهاد شود باید بتواند مبتنی بر این شاخصها به شیوهای اثربخش، مأموریت و اهداف مرکز را تحقق بخشد. قطعاً ساختارهای متداول موجود، توان پاسخگویی و برآوردن این الزامات اساسی را نخواهد داشت و شایسته است طرح های خلاقانه و بدیع در این زمینه پیشنهاد شود. به نظر میرسد با توجه به گستره وسیع مأموریت مرکز، ترکیبی از ساختارها مورد نیاز باشد. شاخصهای ذیل به صورت مختصر، بیانکننده انتظارات و توقعات از ساختار مرکز و اصول حاكم بر آن است. از طریق این شاخصها میتوان به ارزیابی ظرفیت هر طرح ساختاری در تحقق مأموریت و اهداف مرکز مبادرت نمود.
1- انعطافپذیری و چابکی
چابکی، توانایی سازمان در درک تغییرات محیطی و پاسخگویی سریع به آن است. در زندگی سازمانی امروزین، تغییر و پویایی به امر پراهمیتی تبدیل شده است. سازمانهایی که نتوانند پاسخی مقتضی به این تحولات بدهند در معرض نابودی قرار دارند. همان گونه که از عنوان مرکز هویداست این مرکز به مغز متفکر پیشرفت نظام تبدیل خواهد شد. در نتیجه، اولین ویژگی ساختار مرکز، چابکی آن در پاسخ به تغییرات محیطی است. چابک بودن یک سازمان نیز نیازمند مقدمات و الزاماتی است که انعطاف پذیری از مهمترین آنهاست. لذا ضروری است ساختاری برای مرکز طراحی گردد که جهت تطبیق با شرایط جدید و غلبه بر مسائل پیش رو، آمادگی و امکان اعمال تغییر در آن فراهم باشد.
2- رسمیت کم (اقل دستورالعملها و رویه های رسمی)
رسمیت یکی از ابزارهای مهم در استانداردسازی رفتارها در بوروکراسی ماشینی است. ساختارهاي ماشيني براي دستيابي به كارايي بالا در محيطهاي ثابت طراحی شده است. وجود رسمیت زیاد، میزان کاغذبازی اداری را افزایش و آزادی عمل افراد را به شدت کاهش خواهد داد و فرهنگی، سخت و ماشینی بر سازمان حاکم مینماید. یکی از محیط های سازمانی که به دلیل نیاز به خلاقیت، تناسب چندانی با شدت بالای رسمیت ندارد سازمانهای پژوهشی و تولیدکننده علم است. در نتیجه با عنایت به ماهیت فعالیت مرکز، ضروری است رسمیتی کم بر آن حاکم گردد.
3- تمرکز کم و استقلال زیاد زیرمجموعهها
ماهیت تولید علم نیاز به سطح بالای عدم تمرکز سازمانی و استقلال واحدهای سازمانی دارد. وجود تمرکز زیاد در یک مجموعه علمی، علاوه بر اینکه روحیه خلق علم و هم افزایی علمی را ضعیف میكند باعث کندی شدید پیشرفت فعالیتها خواهد شد.
4- پیچیدگی کم
افزایش پیچیدگی سازمان با توجه به افزایش حدود تفکیک افقی در واحدهای سازمان، تفکیک عمودی از طریق ایجاد سلسلهمراتب در سازمان و تفکیک جغرافیایی باعث مشکلتر شدن برقراری ارتباط و تعامل بین اجزای سازمان و افزایش پدیده بخشی نگری خواهد شد. با توجه به ضرورت وجود تعاملات آسان و انعطاف پذیری زياد ساختاری، پیچیدگی زياد، تناسبی با ماهیت مرکز نخواهد داشت.
5- کار تیمی
یکی از خصوصیات مهم تیمها، عدم نیاز به تعریف دقیق شرح وظایف برای تک تک اعضای تیم است؛ لذا در اداي وظایف محوله به تیم، امکان جابهجایی افراد با یکدیگر وجود دارد. این سطح بالای انعطافپذیری، مناسب وظیفههایی است که به خلاقیت زیادی نیاز دارند. راهبری تولید علم و گفتمان سازی وظایفی نیستند که بتوان آنها را تجزیه و هر جزء را به فردي واگذار نمود. تعریف تیمهای مختلف علمی، راهکاری است که در آن، علاوه بر تعریف موضوعات کلی عملکرد، جزئیات اجراي آن در بین اعضای تیم از طریق گفتوگو و طی زمان، مشخص خواهد شد. بهکارگیری تیمها قطعاً یکی از راهکارهای ارتقای عملکرد مرکز خواهد بود.
6- پرهیز از تصدیگری امر پژوهش و برونسپاری
گسترده شدن فعالیتها در عصر کنونی، این الزام را برای سازمانها ایجاد نموده است که از ظرفیتهای موجود در محیط خود به خوبی استفاده نمایند و فقط در موارد تخصصی به توان داخلی خود تکیه کنند. با توجه به وجود نهادهای عدیده علمی و پژوهشی در کشور، مرکز سعی خواهد نمود بسیاری از نیازهای خود را از طریق برونسپاری فعالیتها تأمین نماید؛ خصوصاً اینکه جایگاه ویژه مرکز در امر سیاستگذاری، اجازه تصدیگری پژوهشی را به آن نخواهد داد.
7- مرز سازمانی منعطف و توان ارتباطات شبکهای (خصوصاً با مراکز علمی)
ابزارهای مجازی کنونی، این امکان را به مرکز میدهد که ظرفیت تولید علم را در خود جهت تدوین الگو از طریق برقراری ارتباطات شبکهای با نهادهای علمی موجود و حتی شخصیتهای دانشمند ارتقا بخشد. بدين منظور، پرهیز از تحدید مرزهای سازمانی مرکز به حیطه اجزا و واحدهای داخلی آن ضروری به نظر میرسد. میتوان تمامی نهادهای علمی کشور را عضو یا همکار مرکز قلمداد نمود. وسعت مرزهای علمی مرکز را باید به وسعت مرزهای علمی کشور گسترش داد.
8- توانایی تقسیم کار و بسیج منابع ملی
مرکز به واحدهایی نیاز دارد که بتوانند در درجه اول به تعیین نیازهای پژوهشی در امر تدوین الگو بپردازند. سپس با تقسیم آن نیازها بین نهادهای علمی موجود در سطح کشور، بسیجی از ظرفیتهای موجود را ایجاد نمایند.
9- ارتباط آسان حلقههای علمی مرکز با ریاست مرکز
یکی از نکاتی که در قبل به آن اشاره شد کم بودن سطوح سلسلهمراتب است. این امر باید در مورد هستهها یا حلقههای علمی مرکز به صورت خاص مد نظر قرار بگیرد. بدين منظور پیشنهاد میگردد حلقههای علمی مرکز مستقیماً زیر نظر رئیس مرکز فعالیت نمایند تا علاوه بر افزایش انگیزه اعضای حلقه ها، امکان نظارت و هدایت بیشتر ریاست مرکز بر حلقه ها نیز فراهم شود.
10- عدم بخشینگری و هدفمداری
یکی از اقدامات لازم در مسیر تدوین الگو، تلاش در جهت تضعیف بخشینگری در واحدهای مرکز است. هر جزء داخلی در مرکز باید با مد نظر قرار دادن اهداف اصلی مرکز و همکاری مناسب با دیگر بخشهای داخلی، سعی در حرکت در مسیر تدوین الگو داشته باشد. در صورت نیاز، تمامی واحدهای مرکز همچون اعضای یک تیم کاری باید به تکمیل فعالیتهای یکدیگر بپردازند.
11- سهولت ارزیابی عملکرد
تعریف وظایف شفاف و غیرمتداخل برای هر یک از واحدهای مرکز باعث تسهیل فرآیند ارزیابی عملکرد خصوصاً از جهت میزان اثرگذاری در پیشبرد تدوین الگو میشود.
12- توان زياد خلق دانش
ساختار پیشنهادی مرکز باید بتواند ظرف خلاقیت قرار بگیرد و از توان زياد خلق دانش برخوردار باشد.
13- تصمیمگیری تقریباً اجماعی
ساختار سازمانی، قالب و کالبد همه فرآیندها و تصمیمات سازمانی است. با توجه به ماهیت فعالیت مرکز که دانشمبنا است سهیم شدن در گنجینه دانش تعداد بیشتری از دانشمندان در حل مسائل باعث افزایش اثربخشی مرکز خواهد بود. لذا رویکرد تصمیمگیری فردی چندان تناسبی با مأموریت مرکز ندارد و روش تصمیمگیری شورایی برای فعالیتهای آن پیشنهاد میگردد.
14- توان گفتمانسازی
یکی از سه وظیفه مهم مرکز، ترویج، گفتمانسازی و طرح گسترده موضوعات پیشرفت در سطح جامعه خصوصاً در بین نخبگان و دانشمندان است. این امر به فعالیتهای شبکه ای نیاز دارد که جز در ساختاري پویا و فعال، امکان بروز ندارد.
15- احساس اهمیت و وجهه علمی كارمندان دانشی
یکی از الزامات ایجاد چابکی در سازمان، وجود نیروی دانشی در سازمان است. علاوه بر نیاز به وجود استقلال باید احساس اهمیت، شخصیت و وجهه علمی در پرسنل دانشی مجموعه تقویت گردد؛ به نحوی که دانشمندان حاضر در سازمان، خود را به واقع، مغز متفکر و مایه حرکت سازمان بدانند. لذا شیوه سازماندهی كارمندان باید به شیوه ای صورت بگیرد که جایگاه علمی افراد حفظ شود.
اعضاي شوراي عالي با در نظر گرفتن اهداف و وظايف مركز و همچنين اصول حاكم بر طراحي ساختار مركز پس از چندين جلسه بحث و بررسي و تحليل ساختارهاي پيشنهادي، نمودار سازماني ذيل را به تصويب رساندند. در اين ساختار، دو دفتر و سه معاونت به همراه 28 انديشكده پيشبيني شده است. ضمناً دبيرخانه حوزوي مركز ذيل شوراي حوزوي نيز مشغول به فعاليت ميباشد.