حجت‏ الاسلام میرمعزی عضو هیأت رییسه اندیشکده اقتصاد در چهارمین جلسه اندیشکده اقتصاد به بیان تعریف و ساختار مبانی پرداخته و سپس اعضای اندیشکده به نقد و بررسی آن پرداختند.

ایشان اظهار داشتند در یک تعریف اجمالی، اگر الگوی پیشرفت «نقشه راه فرآیند حرکت تکاملی فرد و جامعه از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب باشد»، آن گاه محورهای اصلی الگوی پیشرفت مشتمل بر امور زیر خواهد بود:

1- ترسیم وضعيت مطلوب؛

2- مبانی آسيب شناسي وضعيت موجود؛

3- اصول راهبردی حركت از وضعيت موجود به وضع مطلوب؛

4- معيارها و شاخص­هاي پايش و خوداصلاحی.

اگر این محورها مبتنی بر مبانی بینشی اسلامی و در چارچوب اصول و احکام اخلاقی و فقهی اسلام باشد، این الگو اسلامی خواهد بود و اگر برابر با ویژگی‏های تاریخی، اقلیمی و فرهنگی ایران باشد الگوی مزبور الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

مبانی بینشی از سنخ قضایایی است که با «هست» یا «نیست» بیان می‏شود و شامل گزاره‏های کلی هستی‏شناسانه، معرفت‏شناسانه و ارزش‎شناسانه است. مبانی بینشی در صورتی مبانی الگو به شمار می‏روند که زیربنای الگو بوده و پیش‏فرض‏های محورهای چهارگانه الگو را بسازند. مبانی بینشی به سه قسم تقسیم می­شوند:

1- مبانی هستی‏شناسانه که درباره عالم هستی به مفهوم عام آن است و شامل خداشناسی، انسان‏شناسی، جامعه‏شناسی و جهان‏شناسی است.

2- مبانی معرفت‏شناسانه که درباره چیستی معرفت و چگونگی حصول آن و اعتبار سنجی آن است.

3- مبانی ارزش‏شناسانه که درباره چیستی ارزش و چگونگی معرفت به آن است.

با توجه به اینکه پیشرفت اقتصادی چیزی جز پیشرفت در عرصه اقتصاد نیست. بنابراین می‏توان آن را به «فرایند حرکت از وضعیت موجود اقتصادی به سمت وضعیت مطلوب آن» تعریف کرد. بر این اساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اقتصادی مشتمل بر مباحث چهارگانه پیش گفته درباره الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با قید اقتصادی است و «مبانی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اقتصادی»، مبانی بینشی است که پیش فرض های موجه نظری، معطوف به محورهای چهارگانه پیش گفته در عرصة اقتصاد را توجیه می‏کنند. اما چه تفاوتی بین مبانی الگوی پیشرفت (مبانی مطلق) و مبانی الگوی پیشرفت اقتصادی (مبانی خاص) وجود دارد؟ برای این پرسش چند پاسخ متصور است:

1- مبانی الگوی پیشرفت نسبت به الگوی پیشرفت اقتصادی مبانی بعیده هستند و مبانی الگوی پیشرفت اقتصادی مبانی قریبه‏اند. برای رسیدن به مبانی الگوی پیشرفت اقتصادی باید با برهان از مبانی مطلق جلوتر آمده و به مبانی‏ای دست یابیم که بدون هیچ واسطه‏ای در یکی از محورهای چهارگانه پیشرفت اقتصادی مؤثرند.

2- مبانی الگوی پیشرفت عام یا مطلق بوده و زیر بنای الگوی پیشرفت در همه عرصه‏های آن می‏باشند، ولی مبانی الگوی پیشرفت اقتصادی مبانی خاص یا مقیدند و تنها پیش‏فرض‏های نظری الگوی پیشرفت اقتصادی را توجیه می‏کنند.

3- هیچ فرقی بین این دو نوع مبنا از جهت ماهیت و دیگر جهات نیست. تفاوت در نوع استفاده از این مبانی است. برای مثال مبنای انسان شناختی الگوی پیشرفت با الگوی پیشرفت اقتصادی هیچ تفاوتی ندارد. تفاوت در آن است که در مبنای انسان شناختی الگوی پیشرفت تأثیر این مبنا را در الگوی پیشرفت بررسی می کنیم و در مبنای انسان شناختی الگوی پیشرفت اقتصادی تأثیر این مبنا را در الگوی پیشرفت اقتصادی ملاحظه می­کنیم.

     به نظر می‏رسد هر سه وجه یاد شده درست باشد. بدین معنی که در هر یک از مبانی ممکن است یکی از این وجوه درست باشد. برخی مبانی ممکن است مستقیماً در محور‏های چهارگانه الگوی پیشرفت اقتصادی مؤثر باشند و برخی دیگر با واسطه. برخی مبانی تنها در محورهای الگوی پیشرفت اقتصادی مؤثر باشند و برخی مبانی بین الگوی پیشرفت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مانند آن مشترک باشند. ممکن است برخی از مبانی مؤثر در پیشرفت با مبانی مؤثر در پیشرفت اقتصادی با هم فرقی نداشته باشند و فرق در کیفیت استفاده از این مبانی باشد.

ایرانی بودن الگو

در خصوص ايرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه كه دوستان گفتند؛ كه خوب، شرایط تاريخى، شرایط جغرافيایى، شرایط فرهنگى، شرایط اقليمى، شرایط جغرافياى سياسى در تشكيل اين الگو تأثير می‌گذارد - كه قطعاً اينها درست است - اين نكته هم مطرح است كه  طراحان آن، متفكران ايرانى هستند؛ اين كاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ايرانى؛ يعنى ما نمی‌خواهيم اين را از ديگران بگيريم؛ ما می‌خواهيم آنچه را كه خودمان لازم می‌دانيم، مصلحت كشورمان می‌دانيم، آينده‌مان را می‌توانيم با آن تصوير و ترسيم كنيم، اين را در يك قالبى بريزيم. بنابراين، اين الگو ايرانى است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی

 شکوفایی تمدن نوین اسلامی ایرانی

ملت ايران با همه دستاوردها، تجارب و عبرت‌های ارزشمند خود، رسالتی ملی، انسانی و اسلامی بر عهده دارد. اين ملت در گام دوم انقلاب اسلامی و در عصر پيشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی، شناختی و نيز تحولات بينشی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی بين‌المللی، وظيفه دارد، توانمندی‌‌ها و ظرفيت‌های تمدنی ايران و اسلام را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی، برای نيل به تمدن نوين اسلامی ‌ايرانی، شکوفا سازد و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود، به خدمت درآورد. همزمان، موظف است که، توانمندی خويش را برای التيام آلام مسلمانان و مردم جهان و دستيابی ايشان به سعادت، تقديم دارد.

دستيابی به اين هدف، با «پيشرفت» در عرصه‌های فکر، علم، معنويت و زندگی، فراهم می‌شود که متفاوت از توسعه به معنی غربی آن، عبارت است از: «تکامل و تعالی پيوسته و پويای شئون و ساحات گوناگون حيات بشر بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی، در مسير ظهور استعداد‌های فطری انسان‌ها». اين پيشرفت به الگويي جامع و بلندمدت نياز دارد تا مسير و مقصد آن را معين و تحولاتش را هدايت کند.

برگرفته از: مقدمه پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

Back to top