بررسی دوگانه روایت و علم
یکصد و هشتمین جلسه اندیشکده علم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در قالب نشست انديشهورزي پیرامون بررسی دوگانه روايت و علم با حضور اعضای اندیشکده علم و دیگر اندیشکدههای الگو برگزار شد.
در این نشست آقایان دکتر شهریار نیازی، عضو و دبیر اندیشکده فرهنگ و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید عباس نبوی، عضو اندیشکده سیاست و رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی پیرامون «دوگانه روایت و علم» در جمع اعضای اندیشکده علم و دیگر اندیشکدهها به بحث و اظهار نظر پرداختند.
این نشست به ریاست دکتر اکبر زاده عضو شورای عالی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و رییس اندیشکده علم به صورت حضوری(و مجازی)در محل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار شد.
در این نشست دکتر نیازی عضو هیات علمی زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران، در ابتدای سخن، ادبیّت و ادبیات را متمایز از هم دانست و اظهار داشت: تعداد زیادی از اندیشمندان، ادبیّت قرآن را فنون و تکنیکهای خاص ادبی میدانند که منظور و معنا را در این قالب بیان می دارد، این نظر با ادبیات متفاوت است و ادبیات بیشتر جنبه داستان پردازی و تخیل دارد.
دبیر و عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ادامه گفت: ما گفتمانهای تفسیری، بلاغی و عرفانی حول ادبیّت قرآن داشتیم، بسیاری از تفاسیر سعی کردند که از باب شأن، نزول آیات قرآن، شکلی از تاریخمندی نیز به قرآن بدهند.
اما در متن قران هیچ نشانی از زمان، مکان و کمیّت وجود ندارد که حتی برای مثال گفته باشد: حضرت ابراهیم در سال و زمان مشخصی زندگی می کرده است. قرآن در این زمینه بیشتر از واژگان مبهم بهره برده است و میبینیم که خداوند (در قرآن) بجز اسامی پیامبران؛ اسامی خاص دیگری را نیاوره است و میبینیم که در بیشتر مثالها، برای زنان لفظ امراه و یا مردان و زنان شخص مومن یا مومنه بکار میبرد.
به یک معنا قرآن علاقهای به تاریخ ندارد، این موضوع برخلاف کتاب تورات است که با تاریخ و جزییات سیر سفر تاریخ بنی اسراییل و تاریخ عهد عتیق بیان می کند.
عضو هیات علمی گروه زبان وادبیات عرب دانشگاه تهران ادامه داد: این سوال، سوال مهمی است که به دلایل ویژگیهای هر کدام از این موضوعات توجه کنیم، چون از آن طرف دیگری هم مباحثی مطرح می شود، در مورد اینکه آیا قرآن نظری به علم دارد یا خیر؟ یا علم دینی داریم یا خیر ؟ با شروع انقلاب اسلامی، این موضوع جدی شد و بحثهای بسیاری پیرامون آن هست و بخشی از متقکران و اندیشمندان دینی به این موضوع یعنی دین و قرآن بیشتر پرداختند؛ تحلیلهای دکتر حسین نصر و دکتر گلشنی که در این زمینه قلم زدهاند، نوعی نگاه دارند که علم با قرآن نسبت قابل توجهی ندارد، اما با این حال به دانش جهت میدهد و کمک میکند، اما لزوما به علم ارتباطی ندارد و این دوگانگی در علم، در بحث دینی و سکولار مطرح میشود که اساس آن براین فکر است که آیا قرآن به علم مرتبط هست یا خیر؟
دکتر نیازی در ادامه با اشاره به تفاوت قَصص و قِصص به تعریف روایت شناسی پرداخت و گفت: در ابتدا باید به تفاوت میان؛ قَصص و قِصص که اولی جمع قصهها و دومی روایت گویی است توضیح داد در قرآن آمده زیباترین قصهها را روایتگری می کنیم.(سوره 3 آیه 12)
البته همه قصهها گذشته قرآن ارزش علمی دارند ، هم در مورد طبعیت ارزش دارند و هم نظامهای اجتماعی و فرهنگی و قوانین آن روایتهایی از بازنمایی واقعیت هستند.
فرض کنید این آیه 41 سوره نور
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّيۡرُ صَـٰٓفَّـٰتࣲ كُلࣱّ قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ
این آیه ساختار روایی از بازنمایی واقعیت است که آمده است: آسمان و زمین برای خدا تسبیح می گویند و... پرنده ها در آسمان پر میزنند اما صافات پر زدن نیست و به معنای سرخوردن روی هوا است. مهاجرت هزاران کیلومتری پرندهها روی اقیانوس ها از طریق سرخوردن است که یک مبنای علمی مهمی دارد و ظاهرا چرخههای هوا ستونهایی ایچاد میکند که به اصطلاح حبابهایی درست میکنند و در این حباب پرنده سر میخورد. شما به لحاظ علمی درکی از این را پیدا کنید.
در اینجا راوی دانش خود را به رخ میکشد و چرا این کار را می کند برای باور کردن آخرت، بعثی در کار هست و اتفاق بعدی خواهد افتاد و در نتیجه برای بسیاری از افراد زندگی در این دنیا معنای آن فرق خواهد کرد.
در ادامه این نشست حجت الاسلام و المسلمین سید عباس نبوی پیرامون این موضوع نکاتی مطرح کردند:
درتمدن غرب باستان دو مسیر در ادراک شکل گرفت، دلالت بر شی و دلالت بر ماهیت و عقل در روش شناسی و واقع شناسی حجت اول و آخر است و از عقل واقع شناسی عینیت و تعیین بود و عقل نظریه پرداز اثر متمایز بود. این در تفکر قدیم بود و وقتی که جریان تفکر اسلامی شروع شد و دو نگرش بنیادین شکل گرفت که آغاز مسئله بودند که یکی اسلام با دلالت ربط شیّیت شرح دهند و روابط به دلایل اسلامی برگرداند که تجویز توصیفی و تجویزی کند و دیگری دلالت چیستی و ماهیّت است که دو سطح به فرق مختلفی مثل باطنیه مرجیئه و در مقابل خوراج شکل گرفتند.
بحث آقای دکتر نیازی بحث مهمی است که آیات و روایات قرآن این بحث پست مدرن امروز آن موقع در اسلام اتفاق افتاد این که اصحاب مانند ستارگان آسمان است به هرکدام تمسک کنید هدایت میشوید و این ملاک مبنا قرار دادند و قضایای تاریخی که مطلع هستید بعدا رخ داد.
در موضوع دلایلی که ذکر شد، حضرت امام علی علیه السلام فرمودند که دلالت شییت و دلایت ماهیت، هیچکدام کفایت نمی کند، بلکه به دلالتهای عمیق تر نیاز است که ائمه این 250 سال مشغول این بودند که در قرن 4 و 5 یک سطح انجام گرفت و سطح دیگر قرون 8 و 9 هجری دلالتهای دیگری شکل گرفتند که از این میان یکی دلالت معنا شکل گرفت، بصورت خلاصه اینکه هر شی جایگاه دارد و ربط و ارتباط عوارض جزیی هستند که در حقیقت و معنای شی میتواند موضوعیت پیدا کند و ائمه بسیار در مورد معنا سخن گفتند و بعد در قرن 8 از زمان خواجه نصیرالدین طوسی دلالت حقیقت و حق شکل گرفت که از خود معنا به سمت حاق معنا حرکت شد.
اما در عالم واقع مردم بدنبال دلالت ربط هستند و کمتر بدنبال دلالت حق هستند. آقای دکتر نیازی این بحث روایتگری را به سمت علم هدایت کردند اما در سند الگوی اسلامی ایرانی، در بحث ربط فایده ای ندارد و دنیا هم دنیا روایتها است اما میگوییم که روایت ما باید غالب باشد، اما چیزی که هست این الگو نوعی انسجام فکری اندیشمندان هست و ما باید بدنبال دلالت حق باشیم کما این که تمام گزارههای قرآن حکیم ما رابه سمت دلالت حق میبرد و شیعه هم دلالت حقیقت را میخواهد.
حجه الاسلام نبوی در پایان مباحث خود ضمن تشکر از اندیشکده علم که به این موضوع حایز اهمیت پرداخته اند، اظهار داشت: نیاز به نشستها وجلسات دیگری برای روشن شدن ابعاد مختلف این موضوع هست.
در پایان اعضای اندیشکده علم و سایر اساتید و حضار جلسه به طرح پرسشهای خود پرداختند.