عضو شورای عالی مرکز، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را نقشه راهی برای باز تولید تمدن اسلامی دانست و تلاش در عرصههای تولید فکر، تولید و پیشرفت علمی، شکلگیری مدنیتی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی، اخلاق و معنویت را لازمه دست یابی به این مهم دانست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام احمد واعظی، رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در جلسه هم اندیشی «ظرفیتهای حکمت متعالیه جهت تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سیاسی» که امروز در سالن همایش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، به ایراد سخن پرداخت.
وی اظهار داشت: کلان نظریه پیشرفت یک طرح جامع و گسترده برای گذر از وضع موجود در ساحتهای مختلف حیات جمعی و زیستی به سوی وضع مطلوب است.
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مبنایی برای همه برنامهریزیهای کلان خواهد شد
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تأکید کرد: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک نقشه راه و حرکتی تکاملی و پیشرفته برای وصول به وضعیت مطلوب است که در راستای خیر فردی و اجتماعی تحقق مییابد.
وی با بیان اینکه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به دنبال تحول در جنبهها و عرصههای مختلف حیات انسانی است، اضافه کرد: این طرح جامع گسترده، مبنایی برای همه برنامهریزیها خواهد شد.
حجتالاسلام واعظی گفت: هر زمان که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به صورت همه جانبه طراحی شود، تمام برنامهریزیهای کشور بر مبنای آن انجام خواهد شد و سندی میشود که حتی سندهای چشم انداز نیز بر وفق آن طراحی شوند.
الگوی پیشرفت بر اساس رویکرد تمدنی شکل گرفته است
وی با بیان اینکه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بر اساس رویکرد تمدنی شکل گرفته است، خاطرنشان کرد: ما به این الگو نیازمندیم چون مدنیت معاصر غربی مشکل داشته و از وضع موجود اجتماعی، روابطی و انسانی خود راضی نیستیم.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت افزود: از آنجایی که در الگوهای کنونی پاسخی برای نیازمندیهای واقعی وجود ندارد، باید به دنبال پی افکندن طرحی نو باشیم.
وی با بیان اینکه به کار بردن لفظ اسلامی در کنار تمدن نباید ما را مفتخر به گذشته خود کند، تصریح کرد: اسلام پس از به ثمر رسیدن، پا به مرحله تکوین گذاشت تا اینکه تمدن اسلامی در قرن چهارم و پنجم به عروج رسید و همه چشمها را به خود خیره کرد؛ تا جایی که تمدن معاصر غربی در بسیاری از وجود، مقتبس از تمدن اسلامی است.
لایهها و عرصههای مورد توجه در پیشرفت تمدن اسلامی
حجتالاسلام واعظی عنوان کرد: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حقیقت نقشه راه برای باز تولید تمدن اسلامی است که باید تمام لایهها و عرصههای آن را شناسایی کنیم.
عرصه نخست: تولید فکر
وی در پاسخ به این سؤال که «اگر بخواهیم تمدن معاصر اسلامی را پایهریزی کرده، طراحی کنیم و نقشه راه آن را تدوین کنیم، به چه عرصههایی باید توجه داشت؟» گفت: نخستین عرصه برای تحول الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، عرصه فکر و تفکر است.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه بسیاری میان فکر و علم خلط مبحث میکنند، گفت: عرصه فکر به غیر از عرصه علم است زیرا فکر همان ایدههایی است که وارد بر حوزههای وسیعی از فعالیتها و شکلگیری علوم میشود.
وی با اشاره به تفاوتهای مدرنیزم و مدرنیته ابراز کرد: نوگرایی یا همان مدرنیزم ایدهای بود که مبانی مدرنیته معاصر غربی شد؛ مدرنیزم میل و عطش به نو کردن امور را ایجاد کرده که ولیده آن مدرنیته بود.
حجتالاسلام واعظی خاطرنشان کرد: اندیشه و تفکر نوگرایی سبب شد تا غرب نسبت به همه امور به ویژه مسأله سنت، سیاست، اقتصاد، روابط و دانش نگرش انتقادی پیدا کرد و به دنبال نوسازی همه این امور بود.
وی گفت: این مسأله که «اگر امور را نو کرده و نگرشی انتقادی به سنت داشته باشیم، بهشت زمینی را تولید و آمال و آرمانهای انسانی را محقق خواهیم کرد»، یک تفکر است که موتور محرکه تکوین تمدن معاصر غربی شد.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عنوان کرد: برای پیریزی تمدن نوین اسلامی، نیازمند تولید فکرهای نو و منبعث از غایات و ارزشها هستیم چراکه تفکر از مقوله آرمان، ایده و کشف روابط است که پویشهای مختلفی را در پی دارد.
عرصه دوم: تولید و پیشرفت در علم
وی با بیان اینکه دومین عرصه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و پیریزی تمدن، عرصه علم است، خاطرنشان کرد: پایه اصلی تمدن معاصر غربی، پیشرفت در علوم طبیعی، انسانی و اجتماعی است.
حجتالاسلام واعظی افزود: زمانی این مدنیت و تمدن معاصر غربی شکل گرفت و رو به پیشرفت گذاشت که موتور تولید علم تجربی و طبیعی و موتور تولید علوم انسانی و اجتماعی بر اساس همان گرایش نوگرایانه و مدرنیزم به حرکت افتاد.
وی ابراز کرد: تکنولوژی خروجی و تبلور عینی رشد علمی و یک فرآورده علمی است؛ علم تولید شد و سپس تکنولوژی را به وجود میآورد؛ مدنیت غربی یک مدنیت تکنولوژیک است.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: تمدن یونانی یک تمدن عقل محور و در هیمنه علوم عقلی بود که حتی علوم طبیعی آن هم برآمده از رویکرد قیاسی و عقلی بود اما تمدن معاصر غربی یک تمدن تکنولوژیک است که تکیه آن بر علوم تجربی بر مدار جزئی نگری است.
وی با بیان اینکه تمدن نوین اسلامی علم متناسب با خودش را میخواهد، تصریح کرد: یکی از عرصههای نقشه جامع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و نقشه راه تمدن سازی اسلامی، این است که فکری برای ساحت علم کنیم.
عرصه سوم: شکلگیری مدنیتی متفاوت در سبک زندگی
حجتالاسلام واعظی سومین عرصه پیشرفت تمدن اسلامی را عرصه زندگی دانست و تأکید کرد: زندگی عرصه خیلی کثیر الاضلاعی است که وجوه مختلفی دارد؛ سیاست و مناسبات اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، آموزشی، تعلیمی و نظام خانواده تنها بخشی از عرصههای زندگی است.
وی با تأکید بر اینکه باید طرحی نو برفکنده شده و مدنیتی متفاوت در عرصه سبک زندگی شکل بگیرد، بیان کرد: در حوزه سیاست، اقتصاد، آموزش، بهداشت و فرهنگ باید پلن و نقشه راهی را ترسیم کرد که بتوان بر وفق آن برنامهریزی داشت.
عرصه چهارم: اخلاق و معنویت
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اخلاق و معنویت را عرصه دیگر پیشرفت تمدن اسلامی دانست و گفت: اخلاق و معنویت بخشی در عرض بخشهای دیگر زندگی نیست بلکه همچون روحی به تمام ساحتهای زندگی، علم و فکر دمیده میشود.
وی با تأکید بر اینکه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان یک کلان طرح اجتماعی برای ایجاد تحول باید اخلاق و معنویت را طراحی کند، یادآور شد: در این امر تفسیری موسع و تفسیری مضیق مطرح میشود.
حجتالاسلام واعظی با بیان اینکه برخی با تفسیر مضیق از طراحی الگوی اسلامی ایرانی، چهار سطح فوق را تنها در نظر دارند، گفت: یک تفسیر موسع به نسبت قبلی وجود دارد که غیر از مبانی، اهداف، سیاستها و راهبردهای کلان نیاز به مدلسازی و تعریف شاخصها و سنجهها داریم.
سیاست ساحتی از عرصه زندگی است
وی افزود: ساحت سیاست به عنوان بخشی از عرصه زندگی است که باید شاخصهها و سنجههای آن را در هر مرحله برنامهریزی تبیین کرد؛ برنامهریزیها باید منتهی به تحقق عدالت سیاسی شود.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد: بر اساس تفسیر موسع، سیاست باید در حوزه آموزش هدف گذاری شده وغایات، سنجهها و شاخصهای آن را تعریف کنیم.
وی خاطرنشان کرد: من تفسیر موسع را مطلوب میدانم زیرا باید به لایههای بعدی هم ورود پیدا کرد تا این الگوی کلان توانایی ایفای نقش در برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدامات را داشته باشد.
ظرفیت سنجی حکمیت متعالیه برای طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
حجتالاسلام واعظی با بیان اینکه میان حکمت متعالیه آنگونه هست و آنگونه که باید باشد، تکفیک وجود دارد، یادآور شد: وجه غالب حکمت متعالیه موجود، حکمت نظری و ارائه متافیزیک و هستی شناسی است.
وی افزود: حکمت متعالیه امروز یک ورود فیالجمله در معرفتشناسی متناسب با هستیشناسی دارد اما حیثیت حکمت عملی آن نحیف است؛ آنطور که فارابی به آن ورود کرد، جلو نرفت و وجه غالب آن را حوزه هستیشناسی و متافیزیک تشکیل داد.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با بیان اینکه انسانشناسی و نفسشناسی حکمت متعالی به اندازه هستیشناسی آن رشد نکرده است، عنوان کرد: حکمت متعالی موجود در حوزه مبانی و اهداف میتواند نقش ایجاد کند اما در همه جنبههای مبانی این طور نیست.
وی ادامه داد: ما در عرصه زندگی با شاخههایی همچون نظام اقتصادی، سیاسی، تعلیم و تربیت و فرهنگ مواجه هستیم که مبانی این حوزهها همه به صورت یکسان نیست.
حجتالاسلام واعظی تأکید کرد: مبانی بعیدی وجود دارد که در همه حوزههای زندگی جاری میشود اما در حوزههای خاص باید مبانی قریب آن حوزه را طراحی کنیم.
وی ابراز کرد: در حوزه اقتصاد باید به اصالت فرد و اجتماع فکر کرد اما لیبرالها به صورت صاحب حقوق به انسان نگاه میکنند.
حکمت متعالیه باید به حکمت عملی توسعه یابد
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با ایراد سؤالی مبنی بر اینکه «آیا برای تک تک افراد انسان هویت ترکیبی قائلیم یا نگاهمان تک وجهی است؟» گفت: ما نیازمند احداث حکمت متعالی متناسب با این گونه نیازها هستیم تا پاسخگوی این سؤالات باشیم.
وی با تأکید بر اینکه حکمت متعالیه آن گونه که هست کفاف نیازهای ما را نمیدهد و باید به حکمت عملی توسعه دهد، تصریح کرد: تنها حکمت عملی است که با عرصههای زندگی و عرصههای موجود در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت التصاق مییابد.
حجتالاسلام واعظی بیان کرد: حکمت متعالیه توسعه یافته هم از حریم فلسفه بودن و حکمت بودن خارج نمیشود؛ اما سؤال اینجاست که آیا پایه دانشی الگوی اسلامی پیشرفت منحصر به دانش فلسفی میشود یا در کنار آن، دانشهای دیگری هم برای پایهریزی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیاز داریم؟
تحول در حکمت متعالیه تنها بخشی از ظرفیت سازی تمدن اسلامی است
وی با طرح این سؤال که «آیا پایه دانشی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را فلسفه تعیین میکند که اگر حکمت متعالی ما پیشرفت یابد، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تدوین شده باشد؟» ادامه داد: اینطور نیست؛ بلکه در ایدهآلترین مرحله آن میتوان به کمال یافتن فلسفه رسید.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خاطرنشان کرد: در کنار فلسفه به دانشهای دیگری هم برای پایهریزی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیاز داریم؛ از این رو فقه و علوم انسانی و اجتماعی هم باید بالنده شوند.
وی با تأکید بر اینکه فلسفه تنها بخشی از ظرفیتسازی تمدن اسلامی است، گفت: نباید دچار ساده اندیشی شویم که فقط نیازمند متحول کردن حکمت متعالیه هستیم.
حجتالاسلام واعظی ابراز کرد: مدنیت معاصر غربی زمانی بالنده شد که علوم تجربی و انسانی متناسب به خودش را تولید کرد؛ طراحیها در بستر تولید علم است که میتوانند تأمین کننده پایه دانشی برای تحول الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باشند.
مهمترین نیاز تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تولید علم است
وی ضمن محکوم کردن اغراق در برابر داشتههای دینی خود تأکید کرد: گاهی میگویند که هر نوآوری در حکمت متعالیه نتیجه مستقیم در حوزه سیاست دارد؛ این از مغالطات فاحش است که ما خیال کنیم حکمت متعالیه ملات لازم برای تمام نیازهای نظری ما در حوزههای مختلف را فراهم کرده است.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم عنوان کرد: اینطور نیست که دستهبندی فکرها، تولیدها و نظریهپردازیها بر تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده باشد؛ همانطور که تمام ما یحتاج فقهی ما در کتب علمای گذشته وجود ندارد، تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم از همه مهمتر نیاز به تولید علم دارد.
وی ادامه داد: نوع اجتهادهای فقهی ما کمتر با نگاه حاکمیتی شکل گرفته و فقه غربی غلبه داشته است؛ بسیاری از مناسبتهای اقتصادی ما در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد، اجتهاد و استنباط نشده است؛ از این رو در فقه نیز باید بر اساس پایههای اصولی، تولید علم کرد.
متعالیه پسوند هر فلسفه و علمی قرار نگیرد
حجتالاسلام واعظی خاطرنشان کرد: با تلقی از اصطلاحات مربوط به حکمت متعالیه مشکل دارم و نباید تصور کنیم که حکمت متعالی موجود تمام ملات لازم برای سیاست را تولید میکند.
وی با تأکید بر اینکه متعالیه نباید پسوند هر فلسفه و علمی قرار گیرد، افزود: باید مراقب بود که اینجور ظرفیت درست کردنها برای حکمت متعالیه که فلسفههای گوناگونی باید داشته باشد، تعابیر رهزن و غلط انداز نباشد.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عنوان کرد: حجم آیات و روایات در فقه المعاملات در مقایسه با حجم ارتکازات عقلائیه و کاوش بنائات عقلائیه قابل قیاس نیست.
وی تصریح کرد: هر فرآورده و یافتهای در فقه المعاملات به صورت مستقیم مأخوذ از آیات و روایات نیست اما به آنان اسلامی گفته میشود چون در در چارچوب برگرفته از آیات و روایات حرکت میکند.
حجتالاسلام واعظی خاطرنشان کرد: فقه المعاملات میدان وسیعی برای نشاطات عقلایی مخترع ذهن بشر است، داده اما اعتبار آن به سبب امضای شارع است؛ از این رو ارتکازات عقلی آن هم در دالان اسلامی حرکت میکند.
وی تأکید کرد: در ظرفیت سنجی نسبت به حکمت متعالیه نباید اغراق کنیم؛ بلکه باید به درک صحیحی از آن برسیم که در حوزه هنر هم بتوان چنین کارکردی درست کرد.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: نباید به هر علمی پسوند متعالیه داد؛ باید ببینیم که آیا میتوانیم ردپا و کارکرد لازم را از حکمت متعالیه بگیریم؟ به طور مثال در حوزه خاصی همچون حکمت سیاسی متعالیه باید دید که چقدر بار ما را در عرصه زندگی برمیدارد؟
وی ابراز کرد: حکمت متعالیه در صورت حتی تدوین فلسفه سیاسی متعالیه، بار دانشی ما را تأمین نمیکند؛ فلسفه سیاسی بخشی از دانش ما بوده و در این خصوص به فقه سیاسی نیازمندیم.
تصمیم گیری و تصمیم سازی نیازمند درک عمیق روابط بین الملل است
حجتالاسلام واعظی یادآور شد: تصمیم گیری و تصمیم سازی و رئوس اقدامات نیاز به جامعه شناسی اسلامی دارد؛ نیازمند درک عمیق روابط بین الملل است.
وی خاطرنشان کرد: یک حاکمیت وقتی میخواهد عمیق کار کند و حکم رانی خوبی داشته باشد، باید اقناع سازی سیاسی و ایجاد انگیزه در نفوس مردم بکند؛ همان که فارابی از آن به اقناع تعبیر میکند.
عضو شورای عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در پایان گفت: رهبر سیاسی باید خطیب بوده و قدرت اقناع و قدرت تخییل داشته باشد؛ باید امت را با اهداف متعالیه همراه کند.