استاد دانشگاه تربیت مدرس در ارزیابی سطح علم و فناوری کشور گفت: در بعد دانش عمومی به یادگیری و فهم و هضم کامل، خوداتکایی مناسب و نوآوری نسبی رسیده ایم اما در دانش عمومی تخصصی شده رقیق در سطح خوداتکایی نسبی و فاقد نوآوری و در بعد فناوری حتی در فناوری‌های ساده و مقدماتی هم بعضا وابسته هستیم.

  به گزارش خبرنگار علمی ایسنا، دکتر غلامحسین رحیمی که روز پنج شنبه در نشست تخصصی علم و فناوری در هشتمین کنگره پیشگامان پیشرفت به مروری کوتاه بر موقعیت کنونی علم و فناوری ایران پرداخت خاطرنشان کرد: در حوزه علم در سطح دانش تخصصی شده دانشگاهی که سومین پایه پس از دانش عمومی و دانش تخصصی شده رقیق است به فهم و هضم نسبی ناقص، رسیده و علی رغم وابستگی نسبی ضعیف در این حوزه فاقد نوآوری درونزای علمی هستیم. در سطح بالاتر دانش تخصصی شده هم در کنار ضعف ها و مشکلاتی که در زمینه فهم و هضم مطالب و نوآوری داریم با وابستگی علمی شدیدتری مواجهیم.

وی در تبیین وضعیت فناوری کشور نیز به انواع فناوری از سطح بومی و سنتی تا فناوری های پیشرفته اشاره کرد و گفت: متاسفانه فناوری های بومی و سنتی ما به استثنای صنایع دستی و معماری اسلامی ایرانی تقریبا مضمحل شده یا در حال اضمحلال هستند و فناوری های ساده و مقدماتی مثل ساختمان سازی، راه سازی، تونل سازی، کشاورزی، سدسازی، صنایع غذایی و ساخت سیلو هم عمدتا به شکل ناقص در کشور بومی شده اند و در این حوزه هم در بخش‌ها وابسته هستیم. در زمینه فناوری های متوسط مثل ذوب فلزات و صنایع سیمان و لوکوموتیوسازی هم عمدتا وابسته هستیم.

رحیمی در بیان سطح آمادگی فناوری کشور در فناوری های متوسط و کمابیش پیشرفته گفت: در سطح فناوری های دانش پایه معطوف به کاربرد وضعیتی مناسب داشته و به خودکفایی نسبی پراکنده و ناقص رسیده ایم. در زمینه نمونه سازی آزمایشگاهی هم وضعیت نسبتا مناسبی داشته و به خوداتکایی نسبی، پراکنده و ناقص رسیده ایم و در نمونه سازی عملیاتی به رغم وضعیت نسبتا مناسب فناوری، وابستگی ضعیفی داریم اما در سطح بالاتر که نمونه سازی استاندارد است وضعیتی ضعیف و وابستگی شدیدی به خارج داریم.

وی در پایان در بیان راهکارهای ارتقای وضعیت علمی و فناوری کشور بر بازگشت به ریشه‌ها، فهم و هضم کامل علم و فناوری جدید، برقراری پیوند بین علوم و فناوری های جدید و ریشه ها و مواریث علمی و فنی قدیم (بومی سازی علم و فناوری) که نهایتا به نوآوری درون زا منجر می شود، تاکید کرد.

ایرانی بودن الگو

در خصوص ايرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه كه دوستان گفتند؛ كه خوب، شرایط تاريخى، شرایط جغرافيایى، شرایط فرهنگى، شرایط اقليمى، شرایط جغرافياى سياسى در تشكيل اين الگو تأثير می‌گذارد - كه قطعاً اينها درست است - اين نكته هم مطرح است كه  طراحان آن، متفكران ايرانى هستند؛ اين كاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ايرانى؛ يعنى ما نمی‌خواهيم اين را از ديگران بگيريم؛ ما می‌خواهيم آنچه را كه خودمان لازم می‌دانيم، مصلحت كشورمان می‌دانيم، آينده‌مان را می‌توانيم با آن تصوير و ترسيم كنيم، اين را در يك قالبى بريزيم. بنابراين، اين الگو ايرانى است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی

 شکوفایی تمدن نوین اسلامی ایرانی

ملت ايران با همه دستاوردها، تجارب و عبرت‌های ارزشمند خود، رسالتی ملی، انسانی و اسلامی بر عهده دارد. اين ملت در گام دوم انقلاب اسلامی و در عصر پيشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی، شناختی و نيز تحولات بينشی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی بين‌المللی، وظيفه دارد، توانمندی‌‌ها و ظرفيت‌های تمدنی ايران و اسلام را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی، برای نيل به تمدن نوين اسلامی ‌ايرانی، شکوفا سازد و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود، به خدمت درآورد. همزمان، موظف است که، توانمندی خويش را برای التيام آلام مسلمانان و مردم جهان و دستيابی ايشان به سعادت، تقديم دارد.

دستيابی به اين هدف، با «پيشرفت» در عرصه‌های فکر، علم، معنويت و زندگی، فراهم می‌شود که متفاوت از توسعه به معنی غربی آن، عبارت است از: «تکامل و تعالی پيوسته و پويای شئون و ساحات گوناگون حيات بشر بر اساس آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی، در مسير ظهور استعداد‌های فطری انسان‌ها». اين پيشرفت به الگويي جامع و بلندمدت نياز دارد تا مسير و مقصد آن را معين و تحولاتش را هدايت کند.

برگرفته از: مقدمه پیش‌نویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

Back to top