پنجشنبه, ۰۱ آذر ۱۴۰۳

عضو اندیشکده آب، محیط زیست، امنیت غذایی و منابع طبیعی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گفت: اگر اندیشمندان و متفکران اسلامی بتوانند سند و الگویی را برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی طی چند دهه آینده به درستی بنیانگذاری کنند، به بشریت خدمت سترگی خواهند کرد و این سند مستضعفان عالم را از گرفتاری های بی‌شمار نجات خواهد داد.

به گزارش دفتر ارتباطات الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، کشورمان در عصر پیشرفت‌های پرشتاب علمی، اطلاعاتی، ارتباطی و شناختی و نیز تحولات بینشی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بین المللی و در گام دوم انقلاب اسلامی، باید توانمندی‌ها و ظرفیت های تمدنی ملی و اسلامی خود را با استفاده از علم و فناوری روز و تجارب بومی و جهانی برای نیل به تمدن نوین اسلامی ایرانی شکوفا کند و آن را برای حل مسائل اساسی کشور و تعالی و سعادت خود به خدمت درآورد. 

با این رویکرد رهبر انقلاب اسلامی در دوم خرداد ۱۳۹۰ بر تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تاکید و مرکز الگو را مامور انجام رساندن این سند کردند. به دنبال این فرمان پیش نویس الگوی پیشرفت با مشارکت گسترده متفکران و صاحب‌نظران حوزه و دانشگاه، بر پایه جهان بینی، اصول، ارزش ها و آموزه‌های اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی، اقلیمی و میراث فرهنگی کشورمان، با روش های علمی و با استفاده از دانش روز و دستاوردهای بشری طراحی شد. 

این پیش‌نویس در معرض نقد و پیشنهاد متخصصان، سیاستگذاران، قانونگذاران، برنامه ریزان و مجریان کشور قرار گرفت و در پرتو نقدها و پیشنهادها، کمال و ارتقا یافت و نهایی شد.

دکتر منوچهر گرجی در گفت‌وگویی به نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی پیشرفت طی یک دهه گذشته پرداخت و گفت: سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همچون روح و روانی است که در کالبد و جسم کلان برنامه‌ها و قوانین عادی ساری و جاری خواهد شد. سند الگو در یک کلمه «الگوی راهبردی» است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

*با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم می‌دانستند چرا در نامگذاری اسم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانه‌ای در این زمینه وجود دارد یا اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف ملاک بوده است؟

به نظر بنده بحث جمهوری اسلامی با الگوی اسلامی ایرانی ماهیتا متفاوت است. نوع حکومت ایران جمهوری اسلامی است که به درستی انتخاب شد. جمهوری اسلامی فقط اختصاص به سرزمین ایران دارد.  اما الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مسئله تمدن‌سازی را هدف‌گذاری کرده است که به نظر بنده این تمدن فراتر از ایران است و کشورهای اسلامی را شامل می‌شود. در سند الگو جنبه غالب، اسلام است.

اگه گفته شود الگوی ایرانی اسلامی به معنای ایرانی بودن سند الگوست، ولی خب جنبه اسلامی هم دارد ،حالا اگر بگوییم الگوی اسلامی ایرانی یعنی الگویی با چارچوب و محتوای اسلامی که قرار است در درون سرزمین ایران پیاده شود. ویژگی این الگو این است که می‌تواند به ایران منحصر نباشد و می‌تواند دایره شمولیتش، کشورهای مسلمان باشد و آنها  را هم دربر بگیرد.

به بیان دیگر الگوی ایرانی اسلامی خاص ایران است و الگوی اسلامی ایرانی خاص همه کشورهای اسلامی است.

*ماهیت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چیست؟ آیا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کلان‌نظریه یا یک سند راهبردی و یا صرفاً یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟

هر یک از موارد ذکر شده را می‌توان درباره سند الگو فرض کرد. فرض اول اینکه سند الگو یک کلان‌نظریه است که می‌تواند پیاده بشود یا نشود. فرض دوم این است که سند الگو را یک سند راهبردی و برنامه بدانیم، مثل برنامه سند چشم‌انداز ۲۰ ساله نظام. 

معتقدم سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نه کلان‌ نظریه است که جنبه‌های اجرایی نداشته باشد و نه برنامه و سند راهبردی است که گفته شود قانون صرف است. معتقدم جنس سند الگو از جنس برنامه نیست، بلکه از جنس الگو و نظام‌نامه کلان و چارچوب است که همه کلان‌برنامه‌ها و قوانین عادی کشور باید در این چارچوب بازطراحی و اصلاح و اجرا شوند.

سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همچون روح و روانی است که در کالبد و جسم کلان برنامه‌ها و قوانین عادی ساری و جاری خواهد شد. سند الگو در یک کلمه «الگوی راهبردی» است.

*نسبت سند الگوی پیشرفت با تمدن نوین اسلامی چیست؟

اسلام آخرین و کامل‌ترین دین الهی است که با سایر ادیان الهی هیچ تضادی ندارد. در صدر اسلام با وجود فراهم نبودن شرایط اجتماعی و فرهنگی، توانست تمدن خود را پایه‌گذاری کند. وقتی در صدر اسلام، این مکتبی تمدنی به این بزرگی را پایه‌گذاری کرد که طی صدها یا هزاران سال مراحل تکاملی خود را طی کرد، در عصر حاضر نیز این توان را دارد. آن هم در دورانی که تصور نحله‌های غیردینی این بود که جای قرآن و احکام اسلام ، روی تاقچه خانه‌ها و صندوقچه بایگانی تاریخ است و برای اداره بشر حرفی برای گفتن ندارد، اما انقلاب اسلامی با ظهورش نشان داد این فرضیه، فرضیه‌ای رد شده و باطل است. نظام جمهوری اسلامی با نقایصی که در اجرا داشت، باز به خوبی نشان داد اسلام قدرت و توان مدیریت و اداره جوامع انسانی را در عالی‌ترین سطح داراست.

هر چند که در اعتقادات شیعه هست که با ظهور  صاحب عصر امام زمان (عج) دولت و تمدن بزرگ اسلامی در سراسر جهان تجلی خواهد یافت. اگر اندیشمندان و متفکران اسلامی بتوانند سند و الگوی مناسبی را برای ایجاد یک تمدن نوین اسلامی طی چند دهه آینده به وجود آورند، به بشریت خدمت خواهند کرد و مستضعفان عالم را از گرفتاریهای بی‌شمار نجات خواهند داد.

از این دیدگاه و روزنه می‌توان گفت:  سند الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت چارچوب و زیرساختی است برای ورود به عصر تمدن نوین اسلامی.

*«پیشرفت» در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفاهیم بدیلی مثل توسعه دارد؟

مفهوم واژه توسعه بیشتر معطوف مباحث اقتصادی و اجتماعی و برنامه‌ای است کاری به محتوای ایدئولوژیک ندارد. هدفمندی لازم در این واژه نیست. فرض کنید سند الگوی پیشرفتی وجود نداشته باشد، باز کشور توسعه می‌یابد، اما نکته مهم این است که باری به هر جهت خواهد بود. بخش‌هایی از تجربه نظام سوسیالیستی و مواردی از نظام سرمایه‌داری  برداشته و به اسم توسعه به اجرا درمی‌آید. این توسعه، توسعه‌ای وابسته و غیربومی است که با مکتب و اندیشه اسلامی ایرانی ما ایرانیان تا حدود بسیار زیادی همخوانی ندارد.

امام خمینی  (ره) از علم جهت‌دار سخن گفته اند. یعنی باسوادی را خوب می‌دانستند و حتی به آن توصیه می‌کردند، اما سوال اصلی این بود که آیا باسواد شدن قطعا و حتما موجب سعادتمندی انسان می‌شود؟ تجربه بشری نشان داده که در موارد بسیار توانسته، اما در موارد بسیار زیادی هم موجب انحراف بشر از مسیر رشد و تعالی و اخلاق انسانی شده است. توسعه ممکن است بدون توجه به عدالت اجتماعی باشد که یقینا موجب سعادت و پیشرفت واقعی جامعه نخواهد شد. بنابر این اما مفهوم پیشرفت، از جنبه های مادی و معنوی، جامع‌تر، و هدفمندتر، و کامل‌تر از مفهوم رایج توسعه است.

*نسبت سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سند الگوی توسعۀ پایدار چیست؟

یقینا سند الگوی پیشرفت جامع‌تر از توسعه الگوی پایدار است به بیان روشن‌تر این سند در بخشی از درون خودش حاوی روش های الگوی توسعه پایدار است و البته علاوه بر اجزای مفاهیم این الگو، حاوی مفاهیم کامل‌تر و تکامل‌یافته‌تری هم هست. مثلا الگوی توسعه پایدار بر نحوه استفاده از عنصر آب، خاک و محیط زیست و سایر امکانات طبیعی به نحوی تاکید دارد که این عناصر در همه اعصار در اختیار همیشگی ابنای بشر باشد. توسعه پایدار در این زمینه ، این الگو به شدت از هدر رفت امکانات و منابع پرهیز می‌دهد. 

اشکال در اینجا این الگو این است که توسعه پایدار صرفا به مسائل مادی و فیزیکی اهتمام دارد و به معنویت، و اخلاق بشری، عدالت، و مفاهیم معنوی و ماوراء طبیعی توجه چندانی   ندارد، اما الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، چارچوبی جامع و فراگیر از همه امور مادی و معنوی است که روابط انسان با خود، با خدا، با مردم و جامعه، و با طبیعت تنظیم می نماید و موجب ارتقاء و تکامل رفاهی و اخلاقی نوع بشر می‌شود.

*نظام حاکمیت یا حکمرانی اسلامی در سند الگو چگونه تصویر شده است؟

نظام حکمرانی در سند الگو قطعا بر اساس دستورات اسلام است. منتهی با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تصویر شده و قطع به یقین نظام حاکمیت در ایران متناسب با شرایط زمان و مکان انجام خواهد شد.

اگر قرار بر اجرایی شدن سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کشور افغانستان، پاکستان یا هر کشور اسلامی دیگری باشد ، باید قواعد و ارکان اسلامی‌اش به تناسب شرایط زمان و مکان و سرزمین و خاک هر کشوری تغییر کند. 

وقتی شرط زمان و مکان در اصول فرعی و جزیی اسناد برنامه‌ای قرار می‌گیرد این معنا تداعی می‌شود که مثلا وضعیت ایران و اسلام در ۵۰ سال آینده ممکن است متفاوت از مثلا ۲۰۰ سال آینده باشد، اما اصول و بنیان‌های اصلی و اساسی اسلام بدون تغییر می‌ماند.

*آیا پویایی، بالندگی و صیرورت انقلاب اسلامی در سند الگو مد نظر بوده است؟

به یقین این طور است. اصلا اگر پویایی و بالندگی انقلاب اسلامی نبود، شکل‌گیری ایده و طراحی نقشه راه سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم ممکن نبود. همین پویایی و بالندگی است کهو به جهانیان نشان داد که اسلام می‌تواند در این زمان نیز به عنوان یک مکتب، مسیر تعالی و پیشرفت بشر را همواراه کند و تمدن‌ساز باشد. پی ریزی و زیربنای اصلی سند الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت، انقلاب اسلامی بوده و هست.

*فلسفه وجودی، ضرورت یا عدم ضرورت تهیه سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت خصوصا در آغاز دهۀ پنجم انقلاب اسلامی چیست؟

فقدان سند و چارچوب کلان برای نظام اسلامی ایرانی، باعث شد که مقام معظم رهبری به فکر تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با مختصات و ویژگی‌های ایران اسلامی افتادند و به دنبال آن مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را شکل دادند و بر استفاده از نظرات و دیدگاههای همگانی اندیشمندان فاضل حوزه و دانشگاه تاکید کردند.

پی‌ریزی و ایجاد چارچوب در سند الگوی پیشرفت در دهه پنجم انقلاب ،نشان از ظرفیت بالای انقلاب اسلامی برای ارتقاء به یک تمدن نوین اسلامی دارد. اگر این اتفاق نیفتد ، ممکن است این خطر به وجود آید که جمهوری اسلامی نتواند به مسیرش ادامه دهد بنابراین باید از الگوی یکپارچه ای که هم مادیت و هم معنویت با زیرشاخه‌های مختص خودشان را در خودش ببیند و لحاظ کند تدوین شود و همه امور جاری از این الگوتبعیت نمایند. 

پیشرفت اقتصادی باید همراه با عدالت اجتماعی و رعایت مسائل معنوی و اخلاقی باشد و این نیازمند یکپارچگی است که اگر این یکپارچگی ایجاد نشود، در بدبینانه‌ترین حالت ممکن است در آینده به از هم‌پاشیدگی منجر شده و اهداف نظام جمهوری اسلامی به نحو شایسته محقق نخواهد شد.

*با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائه سندی دیگر مانند سند الگو وجود داشت؟

بیشتر اسناد بالادستی و کلان کشور طی چهار دهه گذشته جنس برنامه‌ای داشته‌اند ، اما سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چارچوب و روح و روان کلی است که در کل برنامه‌های کشور جاری می‌شود. سند الگو طبق فرمایش رهبری از جنس گفتمان جامع است.

*ضمانت اجرای سند الگو چیست؟ چه اقداماتی پیش‌بینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامه‌ای کشور دچار نشود؟

این نگرانی همواره وجود دارد ، اما اگر از یک سو سند الگوی پیشرفت به نحو صحیح تدوین و به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود و برای مردم عادی و کارگزاران ارشد نظام با همه سختی و مرارتی که دارد به یک گفتمان غالب مبدل شود و از سوی دیگر نظام پایش و مانیتورینگ مستمر و نظارت دقیق صورت گیرد می تواند موفقیت در مقبولیت و حاکمیت الگو را تضمین نماید. پایش روند میزان اجرای سند الگوی پیشرفت باید با استفاده از مبتنی بر شاخصهای کمی و کیفی دقیق در برنامه‌های پایش ۵ یا ۱۰ ساله انجام شود. اگر روند اجرای سیاست¬ها و تدابیر سند الگو در دوره‌های پنج ساله خوب بود که همان مسیر تقویت شود ، اما اگر در بخش هایی ضعف وجود داشت، باید به صورت دقیق ضعف ها مشخص شود و با بازنگری و اصلاح روش ها آنها را از بین برد. شاخص های بازنگری و پایش‌های دوره‌ای باید توسط متخصصان و اندیشمندان حوزه‌های تخصصی انجام شود. 

به نظر بنده بررسی‌ها و ارزیابی‌های عملکرد سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بهتر است به صورت ۵ ساله انجام شود، اما اصلاحات و بازنگری‌ها در همان دوره‌های ۱۰ ساله مندرج در سند انجام شود.

*جایگاه مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در ساختار مدیریتی کشور کجا است؟

هر جایگاهی غیر از بازوی مشورتی ولی فقیه برای مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قابل تصور نیست. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، و قوه مجریه، و قوه قضائیه باید به صورت مستقل نسبت به پایش و نظارت میدانی اقدام کنند و البته پایش عالیه باید توسط مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شود ، چرا که خاستگاه اصلی سند الگو، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

*تدابیر مصوب اندیشکده آب، محیط زیست، امنیت غذایی و منابع طبیعی به چه میزان بودجه و رفع موانع قانونی و اجرایی نیاز دارد؟

اجرای اکثر قریب به اتفاق تدابیر ۶۰ گانه سند الگوی پیشرفت احتیاج به بودجه جدیدی ندارد  حتی چه بسا به دلیل اصلاح رویه‌ها و فرآیندها موجب صرفه‌جویی بودجه دستگاه های متولی هم بشود. پرهیز از اسراف و ریخت و پاش از مفاهیمی است که مستقیما در تدابیر سند به تصویب رسیده است. قطع به یقین با اجرای کامل و درست این مفاهیم، حداقل ۲۰ درصد در بودجه عمومی کشور ضمن رعایت صرفه‌جویی لازم در بودجه عمومی کشور، بهره-وری در تمام امور نیز شود ولی راندمان کار افزایش می¬یابد.

اجرای درست سند الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت موجب هزینه¬کرد بهینه بودجه دستگاه¬ها در چارچوب شرح وظایف آنان می‌شود. البته مباحث بین‌دستگاهی باید در بخش‌نامه ‌ها و دستورالعمل‌ها نوشته شود تا موانع اجرایی و قانونی اجرای سند برطرف شود.

*توجه شما در مرحله تدوین تدابیر سند الگو بیشتر معطوف کدام یک از شرح وظایف مندرج در نام اندیشکده شما بود؟

توجه ما با وجود اهمیت بخش کشاورزی در نظام اقتصادی و غذایی جهان و کشور بود،  اما متاسفانه اثر و ردپایی از این بخش راهبردی  استراتژیک در نام اندیشکده ما دیده نمی‌شود. امنیت غذایی ممکن است از طریق واردات نیز مدیریت شود و تداعی کننده،  اما بخش کشاورزی در شمار این موضوع نیست. به نظرم برخی بی¬توجهی¬هاسستی‌ها باعث این غفلت شده و به نظرم نام اندیشکده باید به سرعت اصلاح شود و بخش کشاورزی هم به این ترکیب افزوده شود.

جالب‌تر آن که منابع طبیعی که زیربخش کشاورزی است در ترکیب نام اندیشکده وجود دارد ، اما اثری از نام بخش کشاورزی نیست. 

یکی از نقاط ضعف سند و تدابیر سند الگو فقدان توجه به بخش کشاورزی به صورت یک تدبیر مستقل و ویژه است. در حالی که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی بخش کشاورزی را زیربنا و اساس مسائل اقتصادی کشور می‌دانند و این بخش ضامن امنیت غذایی و بسترساز اشتغال‌زایی زیادی بالایی است، به جز یکی دو اشاره در تدابیر سند الگو توجه درخور توجهی به این بخش نشده است.

بخش کشاورزی باید یکی از محورهای توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی قرار گیرد و در قالب یک تدبیر مستقل و جامع به مجموع تدابیر سند الگو افزوده شود.

*مهمترین تدابیر اندیشکده آب، محیط زیست، امنیت غذایی و منابع طبیعی چیست؟

بیان نقایص و کاستی‌ها به معنای ندیدن نقاط قوت سند الگو عملکرد اندیشه نیست. اندیشکده ما سه بند از تدابیر سند الگو را به تصویب رساند.

یکی از مهمترین بندهای مصوب شامل تامین امنیت و ایمنی غذایی با تاکید بر تولید داخلی، ترویج تغذیه سالم و حلال، ممنوعیت تولید و واردات محصولات تراریخته بدون مجوز سلامت و ایمنی زیست محیطی و اصلاح الگوی تولید، توزیع و مصرف مواد غذایی است. اما اصلاح الگوی مصرف به چه معناست؟ به این معناست که مثلا اگر با منابع آبی کم روبرو هستیم باید الگوی مصرف غذایی کشور به نحوی تغییر کند که امنیت غذایی در عین کمبود آب کشاورزی حفظ شود.

با مصرف ۲۰ هزار لیتر آب کشاورزی، سه تن برنج تولید ‌می‌شود. در صورتی که با یک سوم همین میزان آب صرف تولید ۷۰ تن سیب‌زمینی می‌شود. در بسیاری از کشورهای دنیا روی سیب‌زمینی یا از نظر سودآوری غذایی سرمایه‌گذاری شده است، یا به دلیل کم آب‌بر بودن مورد اقبال قرار گرفته است. در ایران نیز باید تولید محصولات کشاورزی به سمتی برود که با منابع آبی محدود به کشاورزی رونق بدهیم. 

اگر بتوانیم در درازمدت به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که بتوانیم با زیر کشت بردن زمین‌های کشاورزی، سیب‌زمینی بیشتری تولید کنیم ،چون دهها نوع غذای محصول شناخته شده از آن قابل تولید است. اگر بتوانیم در این کار موفق شویم، فرهنگ مصرف مردم از برنج و گندم به سمت سیب‌زمینی و مشتقات آن تغییر می‌کند و موفق به کاهش شدید مصرف آب و مدیریت بهتر آن می‌شویم. مصرف سرانه سیب‌زمینی در آلمان به ازای هر نفر صدها کیلوگرم است. 

Back to top