عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان گفت: مهمترین مسئله در جامعه کنونی ما پاسخگو نبودن مسؤولین و مدیران، پس از کسب آرای عمومی در انتخابات است. در واقع مردمسالاری پس از تبلیغات پرهزینه برای دریافت رأی مردم متوقف میشود و پس از انتخاب شدن، توجهی به مردم، بهویژه اقشار آسیبپذیر و مستضعف نمیشود و قوانینی که اجرای آن به نفع این اقشار است، به آسانی نادیده گرفته میشود.
به گزارش دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، دکتر سهیلا چگینی در نهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که به صورت برخط برگزار شد به تشریح رابطه تعاملات مردم و حاکمیت در قالب الزامات و بایستههای اجرای الگوی پیشرفت پرداخت.
چگینی تصریح کرد: از نشانههای مردمسالاری از منظر امام، دوری از افراط و تفریط است، میفرمایند «عدالت را میان تودههای وسیعتری از مردم گسترش دهید و رضایت و خشنودی عامّه را بیشتر جلب کنید؛ نه رضایت گروههای خاص و صاحبان ثروت و قدرت را. اگر دلِ صاحبان ثروت و قدرت را به دست آوردید و مردم را ناراضی کنید، نارضایتی مردم، این گروههای خشنود شده خواص، یعنی صاحبان ثروت و قدرت را مانند سیلابی خواهد برد.» در واقع، رضایت اکثريت قاطع مردم مهمتر است؛ نه اقليتى ثروتمند و خودخواه که همواره حاشيه مرفهنشین حکومتها هستند.
چگینی با طرح این پرسش که مؤلفهها و بایستههای لازم برای اجرای برنامههای مبتنی بر عدالت و پیشرفت کشور چیست، ادامه داد: تحقیقی با عنوان شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر نارساییهای نظام سیاستگذاری انجام شدهاست. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که عامل فقدان جایگاه مدون و مشخص قانونی برای سیاستگذاری، بیشترین تأثیر را بر نارساییهای نظام سیاستگذاری ایران دارد. نتایج تحقیقات در زمینه شناخت عوامل کُند شدن روند پیشرفت در جامعه نشان میدهد فساد اداری موجب کاهش نرخ رشد، گسترش فقر اقتصادی، افزایش بیعدالتی، افزایش شکاف طبقاتی، کاهش سرمایهگذاری، دور کردن افراد از فعالیتهای مولد، استخدام افراد ناکارآمد و کنارگذاشتن افراد شایسته میشود.
وی سپس به تبیین تفاوت آثار حکومت الهی و غیرالهی پرداخت و افزود: هر نظام سياسى داراى دو ركن مهم مشروعيت و مقبوليت است. در حكومتهاى الهى، مشروعيت نظام سياسى، الهى است؛ اما مقبوليت آن مردمى است؛ يعنى اگر نظامى، مشروعيت الهى داشتهباشد، اما مقبوليت مردمى نداشتهباشد، نمىتواند حكومت تشكيل دهد؛ به عبارت ديگر، شرط تحقق حكومت، مقبوليت مردمى آن است. حکومت الهی فاقد خودپرستی، سلطنت و اقتدار خودخواهانه است. تفاوت حکومت الهی با غیرالهی، داشتن ضمانت درونی در ضمانتهای الهی است و مهمتر آن که ضمانت اصلی برای اجرا، آحاد مردم انقلابیاند که با مشاهده تخلف از تکالیف الهی، موظف به نهی از منکر و اعراض از متخلفین و نقد منصفانه و مسؤولانه میباشند (اسراء،36). شاهد مثال تاریخ اسلام، واقعهی کربلاست که تبلور پیروزی عمل به تکالیف الهی در سایه ضمانت درونی و نتیجه آن، ظهور جلوههای عزت و افتخار بود (منافقون،8). کسانی که در مبارزه معنوی بین فضایل و رذایل اخلاقی پیروز شدند و در صفآرایی میان دو اردوگاه عقل و جهل توانستند جبهه عقل را بر جبهه جهل غلبه دهند، عده اندکی بودند؛ اما پایداری و استقامت در آن میدان تکلیف، سبب اسوهشدن این مبارزان در طول تاریخ شد.
وی رویارویی مستقیم مردم با حاكمیت را الزامات مورد نیاز در سند اسلامی ایرانی پیشرفت دانست و افزود: ضرورت دارد برای ارائه نظر و نصیحت، دسترسى مردم به حاکمیت امكانپذير باشد. بهوجودآوردن چنين شرايطى از وظايف دولت است. حضرت علی(ع) در نامه 67 به فرماندار شهر مكّه فرمودند «در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومى با مردم به گفت وگو بپرداز؛ جز زبانت چيز ديگرى، پيامرسانت با مردم نباشد و جز چهرهات دربانى وجود نداشته باشد. ایشان همچنین در نامه 53 به مالک اشتر تاکید کردند «در مجلس عمومى با مردم بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده، فروتن باش و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى مردم، بدون اضطراب در سخنگفتن، با تو گفتوگو كند. من از پیامبرخدا (ص) بارها شنيدهام كه مىفرمود «ملتى كه حق ناتوانان را از زورمندان، بىاضطراب و بهانهاى باز نستاند، رستگار نخواهد شد» پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن و تنگخويى و خودبزرگبينى را از خود دور ساز.
چگینی در پایان این چنین نتیجهگیری کرد: روند تحقیق به ارائه الگوی راهبردی مردمسالاری دینی منتج شد. با توجه به این که نظام حقوقى در اسلام، زيرمجموعه نظام اخلاقى است، ساز وكارهاى نظارتى، روابط حاكمان و شهروندان را از روابط قانونى به روابط تربيتى- عاطفى، همراه با رعايت موازين قانونى تبديل مىكند. تجزیه و تحلیل مبانی نظری ما را به این دریافت رهنمود میسازد که مهمترین عامل، خودسازی آحاد جامعه است. در الگوی پایه پیشرفت در بخش مبانی دینشناختی آمدهاست: وحی الهی کاملترین منبع معرفت و مصون از هرگونه خطا و در رتبه فراتر از ابزارهایی چون حس، عقل و شهود قرار دارد که تعارضی با عقل و علم قطعی ندارد. از این رو در برآیند مبانی پایه، پیشرفت حقیقی دارای ویژگی توحیدی، فطرتبنیان و عقلانی است. بر این اساس، از مهمترین اقدامات تأکید بر تربیت توحیدی است. بدیهی است توجه به جایگاه معنويت و تربیت وحیانی و گنجاندن آن در قالب سياستها و برنامههاي آموزشي نهادها و سازمانها خواهدتوانست اهداف مورد نظر در بخش اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تأمین نماید.